یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
حسین جان❤️سلام من بر تو باد در تک تک روزهایی که جهان هست،ماه و خورشید هست،آسمان هست،...امااااا من نیستم🌸از امروز(۲/بهمن/۱۴۰۲)نگران از دست دادن کاربریم نیستم.😊😌🍂🍂همیشه سکوت نشانهی تایید حرف طرف مقابل نیست.گاهی نشانهی قطع امید از سطح شعور اوست...!🤌🍂🍂خدای قشنگم؛خدای من♥️این روزها بیشتر حواست به من باشد!میگویند بزرگترین شکست از دست دادن ایمان است...حواست باشد که من شکست نخورم!من هنوزم تو را به نام قاضی الحاجات میخوانم؛حتی اگر همهی التماسهایم را نادیده بگیری...هنوز هم تو را الرحمن الراحمین میدانم؛حتی اگر سخت بگیری...هنوز هم تو همان خدایی! اما من...نگذار که از دست بروم عزیز دلم😍من امیدم به توست...برای دلم امن یجیب بخوان!امن یجیب بخوان تا آرام شود این مضطرب...تا آرام گیرد این قلب نا آرام من...♥️❤️❤️،یادمان باشد که ما خون دادهایم🇮🇷یک بیابان مرد مجنون دادهایم🇮🇷یادمان باشد پیام آفتاب🇮🇷دست نااهلان نیفتد انقلاب🇮🇷
من ربط جنوب و سرامیک رو نفهمیدم،مگه فقط جنوبیها سرامیک میکنن؟شهرای دیگه چیکار میکنن؟
انگار جنوبی ها برای شوره نزدن دیوار اینکارو میکنن
شهرای دیگه هیچی رنگ یا کاغذ دیواری میکنن
ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟ و قانون دوم بازگشت هست.. هر جادوگری باید بدونه که هر کاری بکنه عاقبت به خودش برمیگرده. برگشتِ عملش شاید دیر بشه ولی میرانا شک نکن هر کاری بلاخره به همون شخص برمیگرده چون فکر و عمل هر کسی در واقع همون کسه. برای همین هیچوقت سراغ جادوی سیاه و آزار دیگران نرو.. حتی اگر خودت اذیت شدی و رنج کشیدی انتقام رو رها کن. بی دریغ و رها باش... که تا رها نباشی راهی برای جاری شدن پیدا نمیکنی...
ماهم سرامیک میکنیم ولی کنار دریا نیستیم که شوره بزنه.واقعا شهرهای دیگه سرامیک نمیکنن؟؟
نه جای ما زمانای قدیم مد بود. ما هم اصلا نزدیک دریا نیستیم و وسط بیابونیم. خونه های قدیمیمون که مثلا از زمان پدربزرگامونه سرامیکه ولی بعدش تو منطقه ما از مد افتاد.
«اگر روزی غمگین روبهروی تو ایستادم،فکر نکن که چه ضعیف و کمتوان هستم،به این فکر کن که من تو را امن دیدم و روی تو حساب کردم که روی غمگینم را نشانت دادم.»