دوستان
واقعا ادمای رو مخ و اسیب زنی هستن واقعا بی فرهنگ تر از اینا هیچوقت قرار نیست ببینم
من کنکور دارم امسال و واقعا تحت فشارم
حتی مشکل تمرکزم دارم و حتی ی مورچه از کنارم رد شه دیگه نمیتونم تمرکز کنم
بعد همین ۲ هفته پیش دعوت بودن خونمون امشبم دیدیم همو بعد عموم برگشت گفت فردا شبم بریم خونع فلانی( اسم بابای منو گفت) منم برگشتم گفتم نه من یکشنبه امتحان پایانی دارم و اینا دخترعمومم پشتم درومد گفت اره کنکور داره و اینا بیخیال
بعد عموم برگشت گفت نگفتیم خونه تو گفتیم خونه بابات!!
اونیکی عمومم گفت تو برو تو اتاق ما چیکارت داریم
گفتم من نمیتونم تو سر صدا تمرکز کنم
دوستان هزارتا دلیل دارم بخاطر اینکه نمیخوام باشن خونمون
۱ اینه امشب همو دیدیم
۲ دو هفته پیش دعوت بودن
۳ ما وضعیت مالی اونقد خفنی نداریم ک بتونیم هی زود زود دعوتی بدیم
ادمایین ک مسخرت میکنن حس بد بودن بهت میدن
۴ اونا شعورشون نمیرسه ک من کنکور دارم حتی منو از بابام نمیدونن چ برسه شعورشون بخواد برسه
۵ خیلی پر خورن باید کلی غذا درست کنی بعد مامان من برا خود ما بزور غذا درست میکنه از یجای ب بعد حس میکنم اصن غذا نخوردم بعد زرنگ میشه برا اینا درست کنه
بعد تو راهرو خونه خودمون گفتم چقد پررون میخوان بیان
مامانمم بهم چیز گفت گفت تو از حدت گذشتی منم از لج تو میگم فردا بیان
میگم زن چه لجی؟؟؟؟؟ نمیفهمیییی؟؟ دو روز دیگع من قبول شم تو میری پزشو میدی من پاره شدم من بدبخت شدم با کارای تو و دعوتیای تو
پول اضافه داری گوشت کمتر بگیر بده من برم کتاب کنکور بخرم زن
بعد جلو بابام صدام میکنه ک اره تو غلط میکنی این حرفو میزنی طرف مرد بزرگیه گفتم مرد بزرگ شعورش نمیرسه وقتی یکی کنکور داره نره جایی
خیلی حرف زد بم جوابشم گرفت
هوف از استرس میلرزم