2777
2789
عنوان

یکی بیاد دلداریم بده

| مشاهده متن کامل بحث + 542 بازدید | 58 پست
نمیشد گلم من از وقتی فهمیدم ۳ سال موندم بچه هام مضطرب و پریشون عصبی چون بحث داشتیم چون رابطه عاطفی گ ...

مورد از شما خیلی حاد تر داشتم ، مادر شاگردم . شوهزش بعد یه مدت تقریبا طولانی بالاخره برگشت . شرکتش و فروخته بود خرج یه دختر خراب کرده بود و ..... 

مورد از شما خیلی حاد تر داشتم ، مادر شاگردم . شوهزش بعد یه مدت تقریبا طولانی بالاخره برگشت . شرکتش و ...

یعنی از هم جدا شده بودن؟؟

کاش زودتر میفهمیدن که عاقبت نداره 

زمانی میفهمن که خیلی دیر شده 

این آقا هم همینه اینقدر دست و دل باز بود از وقتی این زنه اومد پولم نمیداد میگفت ندارم داشته باشمم نمیدم 

کاش خدا کمک کنه دادگاه بتونه خونه بگیره برم کنار بچه هام 

کاش خدا نذاره خیلی دیر بشه بچه هام بیشتر از این آسیب نبینن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یعنی از هم جدا شده بودن؟؟کاش زودتر میفهمیدن که عاقبت نداره زمانی میفهمن که خیلی دیر شده این آقا هم ه ...

مادر شاگردم مثل کوه پشت بچه هاش بود.‌شوهرش نمی اومد خونه. خرجی خیلی کم میدادو .... اصلا جدا نشو. یه مادری. دنیا اذیت و باید به عشق بچه هات تحمل کنی . باید خودت و فدای بچه هات کنی اینا رو خودت به دنیا آوردی. ‌به سرانجام برسون شون خستگی هات در میره 

میدونی مامان من اینجور موقع ها چی میگه؟؟؟؟

میگه دیگه همه چی دیدین،شوهرداری زایمان عروسی

شوهرو ولش کنین بره پی هرزگیش ولی بمونین بالا سر بچه هاتون

هزار بار تو این سایت گفتم برابار هزارو یکمی میگم همیشه کاری کنین ک ب نفع بچه هاتونه

چراااااا میدونو خالی کردی؟؟؟

با این رفتنت هم کارو برای اون هرزه راحت کردی

هم بچه هاتو آلاخون والاخون کردی

هم خودت منت کش پدر شدی

هم میدونو برا شوهرت باز کردی

تازه قانونا هم محکومی

همین شب یلدا بهانه خوبیه.من جات بودم میرفتم پیش بچه هام میموندم پیششون

از خونمم جم نمیخوردم

دنبالم نیا اسیرم میشی  
میدونی مامان من اینجور موقع ها چی میگه؟؟؟؟میگه دیگه همه چی دیدین،شوهرداری زایمان عروسیشوهرو ولش کنین ...

بعد ۹ ماه با اینکه میگه نمیخوامت برم بگم چی

منم بودم جام پر بود بحث بودنم نیست

میدونی مامان من اینجور موقع ها چی میگه؟؟؟؟میگه دیگه همه چی دیدین،شوهرداری زایمان عروسیشوهرو ولش کنین ...

اون هرزه شوهر داره یعنی قانونا نمیتونن بهم برسن 

ولی روان من رو بهم ریختن 


مادر باشه بالا سر بچه ها ولی افسرده و داغون باشه بی انرژی باشه 



من که نمیخوام از بچه هام بگذرم در حال حاضر شرایط نگهداریشون رو ندارم 


و اینکه پدرمم منت نداره 

منم مث شما میگفتم بمیرمم جدا نمیشم از بچه هام ولی بعضی وقتا شرایط سخت میشه 

الان دو نفر دیگه گناه میکنن کثافت کاری میکنن من چون مادرم باید جورشونو بکشم

دخترم پنج سالشه الان یهو اومد گفت مامان گلوم دردمیکنه نمیتونم حرف بزنم شامشم نخورد....الان نگاه کردم ازبیرون دست زدم به دوطرف گلوش دیدم قدیه حبه انگور ورم کرده قشنگ دست میزنم گردیشون مشخصه ازنگرانی دارم میمیرم برای کسی این اتفاق افتاده؟ببخش استارتر تاپیک زدم کسی جواب نداد

دیدی اخر عاشقش کردم🙂🙂
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792