دختری میشناسین که عااااشق زیاد داشته باشع

حرف سال ۸۵ هست

پسرا انقدر وقیح نبودن

اکثرا توی دانشگاه بودن

هر جا خلوت بود نمی موندم به یه بهانه میگفتم بریم

دستمو اگه می گرفتن آروم دستمو آزاد می کردم

منتظر نمی موندم چیزی برام بخرن 

می رفتم خودم می خریدم

نمی دونم دیگه از این چیزا

والا از اول خوشگل تر از منم بود یعنی همیشه همینه 

من فقط مثلا میگم چه قدر چشمای قشنگی حتی بدون آرایش هم خوشگله یا ببین وقتی آرایش میکنی چه قدر خوشگل میشه بعد میگم خدایا شکرت 

هیچ وقت صورتمو کم تر از کسی یا بیشتر و بهتر از کسی نمی دونم 

یا مثلاً خودشیفتگی ندارم 

سرم تو کار خودمه 

تیپ میزنم ولی ساده 

کم صحبت میکنم ولی خوش برخورد 

البته به غیر از مواردی که عادتم 😐🤣 

خودم ۱۹ سالمه

۳۲ تا خواستگار داشتم

دو تا هم عاشق سینه چاک دارم ک حاضرن برام بمیرن

ولی هیچکدوم اونی ک من میخام نیست

خودم دوران مجردیم 

و بشدت از این شرایط ناراضی بودم 

از شانس گند منم اکثر اطرافیان پسر دار بودن

نه با اونی ک میگم خیلی کشته مرده بود وارد رابطه شدم اما تلفنی بود بیرون همیشه با دوستم و شوهرش میرفتیم بعد ک سنم بالاتر رفت تنها هم میرفتیم خیلی خرجم میکرد اما رو نمیدادم بهش درحدی ک فقط دستم میگرفت همین اونم گهگاهی تو کار خیلی بهش راهنمایی میدادم و خیلی ازش سر تر بودم اما بعد 2 3 سال خیلی دلمو زد از بس ک میچسبید بهم و لوسم میکرد و خیلی پیله بود گریه زاری فلان. پسز عموم خودش عاشقم بود باهم بزرگ شده بودیم و من ب چشم داداش میدیدمش و چیزی بینمون نبود ولی بعد فهمیدم عاشقم بوده خیلی زیاد وقتی میخواست بره سربازی فهمیدم 

من یک نفر میشناسم چهره معمولی ولی هیکلش عالی 

بعد دوتا پسر فامیل که خیلی سرتر از دختره بودن عاشقش شدن اصلا عجیب‌چقدر دعوا وکشمکش آخرشم دختره باغریبه ازدواج کرد الانم هر دوتا پسر ببینش اخم میکنن و....

باور کن دختره هیچی نداشت ولی اینا شدیدا میخواستنش

دختر عموم

پزشکه

بخاطر شغلش خ خاستگار داره

اصلا رو نمیدادم خیلی به شدت سر سنگین

اصلا تو این فازا نبودم که 

تنها پسری که تونست یکم بهم نزدیک بشه و دل منو به دست بیاره شوهرمه😅😅وقتیم بهم گفت من با اینکه خیلی دوسش داشتم اما اصلا به رو خودم نیاوردم که کلی التماس کرد بتورت میشه 10 سال رفتن و اومدن خودم راضی بودم خانواده م راضی نمیشدن ولی بالاخره با عشق ازدواج کردیم

این دوتایی که میگم اصلا هیچ رابطه ای نداشتم باهاشون خودشون واسطه فرستادن مثلا اون مورد اولیه داداش دوستم بود از طریق دوستم فهمیدم و یکی دیگه از دوستامون که منو خیلی میخواد و چند باری میخواست بهم نزدیک بشه اما رو ندادم سر همین خانواده ش مجبورش کردن ازدواج کنه 

یا مورد دومیه به دختر داییم پیام داده بود و همه چیزو بهش گفته بود چند بار خانوادن شو فرستاد خواستگاری خیلی خیلی تلاش کرد اما خب من دلم با شوهرم بود

همکلاسی بچگیم اومد خواستگاریم دو ماه پیش جواب رد ک دادیم گف من از بچگی تو رویام با فلانی بودم اصن دنیای بدون اونو نمیتونم تصور کنم

یکی دیگشم هست میخاست وسط عروسی بهم کادو بده اونم از ۷۸ سالگی عاشقمه😂

تو تاپیکام هست

استتار چرا تو تاپیکت همه گفتن خودم🫤

مردم چقدر اعتماد بنفس دارن من هیچ اصلاااا ندارم🤣

منم زیاد عاشقم میشدن .این وسط شاید فقط انگشت شمار واقعی بود 

😄

اون یکی هم ک نامزد بودیم ک گفتم بهم خورد ولی خیلی دوستم داشت و هنوز مجرده. اونی ک خودم عاشقش بودم رابطمون خیلی طولانی بود و قدمت دار ولی نشد اونم میتونم بگم عاشق واقعی بود خیلی مرد بود حتی دستمم نمیگرفت بدون اجازم