آبجیم سال اول ازدواجشونه و سرماخورده واسه همینم پدر شوهر و مادرشوهرش بهونه کردن ما نمیایم خونت که مریض نشیم بعد خواهرم خیلی سادست و اصلا تو باغ نیست اونم جلو جلو گفته من میرم بیرون شب یلدا و نیستم خونه ،بعد حالا من از اینطرف دارم حرص میخورم که این رسم یلدایی رو از دست نده چون فقط سال اول ازدواج از این خبرهاست بعدش میترسم پشیمون بشه ،الان نمیدونم چه جوری و چی به آبجیم بگم که کوتاه نیاد و انتظاره به جا اوردنه این رسم رو ازشون داشته باشه که بعدها که سنش رفت بالاتر پشیمون نشه اخه زورم میاد اینو بچه دیدن ،شما فکر کنید آبجی منم مثل خواهر خودتونه شما بودید چیکار میکردید و چی بهش میگفتید که این حرف تو کله اش بره و دست از مقاومت برداره ،چون مغروره میترسم بهش یه چی بگم بعد بگه تو دخالت نکن ولی میشناسمش بعدها پشیمون میشه خیلی براش نارحتم الان که اونا هم دارند سو استفاده میکنند ازش
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را ...🥀🥀 دشمنت را هم چو میخ خیمه می خواهم ، مُدام سر به سنگ و تن به خاک و ریسمان در گــردنش 🥺🥹💫💫
نَ همتا جون هستم و نَ ۲۲ سالمه😁 این کاربری سابق یکی از دوستانم بوده که به من واگذار شده😇 یه بیوگرافی کوشولو از خودم یک عدد دختر مهربون☺ منطقی📚 پرانرژی😍💪 چشم درشت و قهوه ای ابرو کمون ماه پیشونی قد بلند🙃 اینجانب دارای یک عدد همسر میباشد💍🫦🫀درخواست از جانب هر مذکری ممنوع🤡 رسالت من باشگاه رفتنه😎 سعی من براینه که لبخند از رو لبم کنار نره چون معتقدم لبخند من نه تنها به خودم حتی به اطرافیان هم انگیزه و نشاط میده❤