دوماه جداشدیم چون اعتیاد به شیشه داشت بااینکه خیلی دوسش داشتم ولی چون توهم میزدهرچقدرم دادم کمپ درست نشد مجیورشدم جدابشم چون نمیتونست خرجی بده چاقومیزاشت توجیبش توخونه می‌گشت میگفت پلیسا دنبالمن ازپشت بوم صدای قدم میبادطلاهامومیدوزدیدو...ی بچه یکساله هم داریم حالا من درمقابل نگرفتن مهریه ونفقه گفتم بچه رو نبین جون خطرناک حالا دوشب پیام میده التماس دلم برای بچه تنگ شده ببینمش منم گفتم نه بیای ببینی بچه هوایی میشه بزار نبینه کلا تورو نشناسه هروقت درست شدی خوب شدی بیاکلا ببرش ولی تاوقتی شرایط نداری نمیخواد ببینی میترسم بچه ام باهاش رفت وامد کنه بشه لنگ اون کاردرستی کردم ؟سیگارمیکشه کلا خانواده درستی هم نداره مطمئنم بچه ام باهاشون رفت وامد کنه بی ادب میشه آینده اش خراب میشه مثل اونامعتادمیشه کارم درسته نبردم ببینه ؟
کاردرستی کردی
بیاد ببینه ولی نده ببره باخودش
شما حق داشتی
یه دوستی داشتم باباش معتاد بود میگفت بابام شبا که مواد میزنه خیلی ترسناک‌مبشه
میگفت داد و بیداد میکرد که ماموران خدا اومدن سراغم...😓یا میگفت جن ها دارن از دیوار عبور میکنن یا برام دختر اوردن و ...🤦
چقدر بد کرده به خودش همسر سابقتون
یاد بچگی خودم افتادم
هرچقدر بابام التماس کرد مامانم منو نداد به بابام
آخرشم توی مدرسه بودم زنگ آخر بابام منو برد
بهتر کسی که شیشه می کشه بهش اعتمادی نیست یه موقع بلا سر بچه میاره
والا از یه نظرحق داری ازیه نظرم پدرشه آدم دلش میسوزه دوراهیه بدیه
ولی فک کنم کارت درسته بگو بیاازدور ببینش
ببرکلانتری ببینه گناه اونم پدر حق داره اگه برعکس بود چکارمیکردی
خطتو عوض کن هیچ وقتم نزار
بچه روببینه این اگه پدربود وبچه شو دوس داشت معتادنمیشد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز