من چند بار از نزدیک دیدیم اینقدر ترسیدم تا به مدت فراموش نکردم چون بچه بود حتی یه بار هم با دختر عمو پسر عمو هام یه مار رو اینقدر باسنگ زدیم تا مرد بعد خرداد بود پسر عموم گفت نفرین این مار میگیره مون همه مون تجدید میشیم 😂اونجا سر جسد ماره اینقدر استغفار کردیم که نگو 😂😪
ولی الان هم که 25سالمه خیلیییییی میترسم خیلیییییی طرز راه رفتنشون،پوست براقشون وویییی