یکی از خواهرام ایران نیست و یکیشونم خیلی دوره
جفتشونم راضین اصنم دلشون تنگ نمیشه
میگن ما اونجا اومدنی اذیت میشیم
منم سال دیگه میرم
مامانم خوبه ولی بابام اذیتمون میکنه
من گاهی استرسش دارم واقعا..نگرانم ک دور نشم؟؟
مسخره نشم خدا؟؟هعی ذهنم گیره
پاییز خودش ی کم دلگیری داره ذاتا تنها هم باشی بدتر سعی کن اگه عصرا اگه آفتاب زد بریم تا پارکی جایی ی لقمه خودت درست کن هوایی بخورین طبیعت ببین خیبی حس خوب داره من برم بازار ببینم حالم خوب میشه با اینکه خیلی نمیتونم خرید کنم فعلا از نظر مالی تحت فشاریم ولی ی تفریحاتی کم هزینه و حال خوب کنه
من چی بگم
۹ماهه نرفتم شهرمون هنوزهم قصد رفتن ندارم
من خودم نزدیک مادرم ازدواج کردم خیلی خوب بود موقع بیماری ها مدام بهش کمک کردیم چون کسی رو نداشت تا وقتی زنده بود
الان دخترم خواستار راه دور داره دلم نمی‌خواد
بنظرتون سخت نیست غریبی توی شهر دیگه؟
البته هر دو تا شون پزشک اند توی شهر خودمون هم احتمال پیدا کردن خواستگار خوب هست
منم دورم😢😢خیلی اذیت میشم خصوصا همچین مناسبتایی
دعاکنید خدا بهم نی نی بده، خیلی احساس تنهایی میکنم😢
اگر ب هم وابسته ای خیلی اذیت میشه من اوایلش حتی دوست داشتم عروسی زو ب هم بزنم هم من و هم مادرم گریه میکردیم از دوری هم اون ب من گفت نکن راه دور تحمل نمیکنی من نفهمی کردم پسر پیغمبر هم باشی دوری از مادر عذابه عذاب مگه اینکه بتونین راحت تن تن با هواپیما سر بزنید ب هم یا وسیله شخصی ک اونم سخته
