شماها هم دلتون میگیره یه وقتا حس کنید هیچکی رو ندارید ؟؟؟
من ک افسردگی گرفتم
الان ۹ ساله ازدواج کردم ماهی یکبار میرم سر می‌زنیم ولی موقع برگشتن خیلی اذیتم خیلی فشار روحی رومه نمی‌دونم چیکار کنم هیچ دوستی هم اینجا ندارم
کاش ما هم میرفتیم ی جای دور
مامانم یکم دخالتگره دلم میخواد جایی باشیم ک ن بیام خونشون نه برم
الان دلم گرفته بدجور ب شوهرم گفتم بریم شب یلدا میگه می‌خوام امسال پیش مامانم اینا باشیم
من سالی چند بار میبینمش
من سالی شاید یکی دوبار بتونم برم ماه های اول یعنی افسردگی شدید همش کارم گربه و زاری ..خیلی بد گذشت خیلی ب هم وابسته ایم .اون موقع ها ماهی ی بار میرفتم الان بچه ام کوچیکه دیگه سختمه وسیله هم نداریم کرایه رفت و برگشت هم سنگینه بچه خیلی آدمو مشغول میکنه یا شغل داشته باشی ی سره مشغول باشی بیکار باشی افسرده میشه آدم
منم از مادرم دورم خیلی سخته
خيلي سخته چطور تحمل ميكني واقعا من يك كوچه فاصله دارم اگه يك روز نرم نبينمشون كلا بيقرارم تازه دلم ميخواد تو ساختمونشون خونه اجاره كنم.
واقعا دخترايي ك راه دور ازدواج ميكنن خيلي دل دارن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز