خواهرشوهرم همه رو برای یلدا دعوت کرده
مادرشوهرم گفته بود که خورشت و اون میپزه کارش آسون باشه
به منم گفته بود برم کمک
دیشب به شوهرم زنگ زد، همسرم گوشی و داد دست من گفت مادرش باهام کارداره، مادرشوهرم بجای سلام و علیک گفت نمیای کمک؟؟؟؟قرار بود فردا خورشت و بار بزارم کلی کارداریم کاملا با لحن طلبکار
من بهش گفتم قرار بود من براش دسر درست کنم گفت کجا میخواستی درست کنی پس کی میخوای بیای کار داریم گفتم وقت کنم فردا میام..لحنش با دعوا بود
صبح ساعت یازده بهش زنگ زدمکه میخوام برم حموم ،آماده شدم میام کمک، طرفای دو ظهر اینا میرم یه دسر ساده همونجا درست میکنم باهمون خودمو مشغول میکنم
اخه یه خورشت ساده چه کمکی نیاز هستش