چقد ذوق زدم برا این بچم شاید حتی بیشتر از بچه اولم برا این خوشحالم
من فداش بشم آخه قراره هممون مواظبش باشیم
zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید
دیگ اینا رو بلدن بچه ها رو دستکم نگیر☺️معلومه چقدر ذوق داره . جنسیت نی نی معلوم شده؟
نه هنوز
zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
خیلی به بچه اولت ظلم کردیاون امسال کلاس اوله ....یا دوسال زودتر اینیکی رو میاوردی یا دوسال دیرتربه ع ...
عزیزم اون بچه کوچیکه هم میفهمه باید به هردو بچه به یک میزان محبت کرد تا اسیب نبینن این خانم اصلا به چه اولش ظلم نکرد بعضیا بچهاشون دانشجوهستن بچه میارن
هیچگاه چشمانت را برای کسی مفهوم نگاهت را نمی فهمد گریان نکن.
عریزم مبارکت باشه😍میگن دعای زن باردار گیراست میشه برای حاجتم یک صلوات بفرستی قشنگم🫀📿
انشاالله ب آرزوهات برسی قشنگم برات صلوات فرستادم
zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید
وای خدا نگید با بچه دوم محبت از اولی کم میشه من پسرم همه دنیامه هیچ بچه ای جاشو نمیتونه بگیره ماه دی ...
من انقد بچه دوس دارم برام هیچ فرقی ندارن فقط نوزاد چون کوشیکه آدم میخواد بچلونتش
zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید
چقد شما مادرا عجیبییکی برا به اولش گریه میکنهیکی برا بچه دومش ذوق داره... همتون معتقدید بچه آخر عزیز ...
نه والا فرق اصلا نداره
فقط خیلی وقته نوزاد نداشتم ذوقشو دارم دست پاش کوشیک باشه
zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید
چندوقتتونه الان؟ولی خدایش بیاد ب دنیا محبت دوتاشون یه اندازس
الان پنج هفته هنوز
zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید
من انقد بچه دوس دارم برام هیچ فرقی ندارن فقط نوزاد چون کوشیکه آدم میخواد بچلونتش
آخخخخخخ دلم.وای کی بغلشون کنیم و بچلونیمشون.از ته دلم از خدا میخام همه ی مامانای که منتظر بارداری هستن هرچه زودتر خدا یه نی نی ناز بزاره تو دلشون(به نظر من همینکه آدم به فکر میشه بچه دار بشه مامان هستش چون همیشه تو رویاهاش با بچشه)و همه ی اونایی هم که تو راهی دارن به سلامتی فارغ بشن و نی نی رو بغل کنن