سلام من خودم نزدیک 6ساله ازدواج کردم دوتا بچه دارم نمیدونید ک چ زجرایی کشیدم و بدون هزار تومن پشتوانه منو شوهرم شروع کردیم خونوادش ک هزار تومنم بهش ندادن تازه ازدواجمون سنتی هم بود تو زندگی بالا پایین های فراوون داشتیم و مستاجر بودیم
من خونه های خوب میگرفتم ولی سال بعد باید بلند میشدم ی سال شوهرم بیکار شد و آه در بساط نداشتیم جز ی ماشین
و حدود20گرم طلا ک همشم با پس انداز جمع کرده بودم
عزمم جزم کردم ک اینجوری فایده نداره
ماشینو فروختیم
(نیسان داشتیم)
افتادیم تو شهر دنبال خرید خونه قسمت شد و ی آپارتمان 50متری تو پایین شهر گیرمون اومد
خدا ب سر شاهده راسته میگن ازتو حرکت از خدا برکت یارو انقد باهامون راه اومد ی مقدار پول خونه رو چکی کرد 3ماهه شوهرم تو شرکت کار پیداکرد 3ماه زجر کشیدیم و نخوردیم و نپوشیدیم تا پول چک جور شد اما همش گذشت درسته خونم تو پایین شهره و بزرگ نیس اما الحمدالله شکر همین ک استرس اینکه سال بعد چی میشه ندارم خدا کمک کرد وام بچه دومم دادن بهمون ی ماشین مدل پایین هم خریدیم شماهم اگر سرمایه ای مثل ماشین یا طلا دارید ولی خونه ندارید اقدام کنید توروخدا عارتون نشه ک من فلان محله نمیرم من الم من بلم چند سال بعد ب خودتون میاید ک اون پول پیشتون اجاره همون خونه پایین شهرم نمیشه
غد بازی رو کنار بزارید ب حرف و طعنه بقیم اهمیت ندید بعد از چند سال میفهمید بهترین کارو کردید
اینو کسی داره بهتون میگه ک با دوتا بچه تو زیر زمین اجاره ای زندگی کرده اما بلاخره خدا کمکم کرد و الان سقف خونه خودم رو سرمه