خواهر شوهرم طلاق گرفته و با مادرش اینا زندگی میکنه هروقت میرم اونم اینم بگم ک من ازش متنفرم چون چندبار ب خاطر فتنه هاش منو شوهرم تا دم طلاق رفتیم و عروسیمو بدجور ب دلم گذاشت خیلی کارا کرد الانم من سعی میکنم ظاهرأ خوب باشم باهاش کاری ب کارش ندارم اما اون هر دفه منو میبینه ی چیزی بهم میپرونه امشب مادرشوهرم داشت آش میذاشت برامنو شوهرم ک ببریم گفت شما زن و شوهر آشید (ینی اهل اش خوردنید) یهو خواهرشوهرم گفت آشین لاشین من هیچی نگفتم دوباره حرف خریدن طلا شد من گفتم من همیشه خرجمو کردم برجمم کردم هرچی مونده تهش دادم طلا زد زیر خنده گفت تو همه خرجتو برجتو طلاهات اندازه نصف خرج منم نمیشه چون باردارم حوصله کل کل ندارم ولی واقعأ میدونم باز صبرم تموم میشه و فوش همه کس رو میکشم بهش
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
دقیقا منم مثل تو فکر میکنم هرکس تا یه اندازه تحمل داره دیگه خواهرشوهر منم هرچی دلش میخواد میگه بعد میگخ شوخی کردم ناراحت نشی...با اینکه بهش هشدار دادم یکبار غیرمستقیم که من خیلی زود ناراحت میشم و کینه ای هستم ولی به روی طرف نمیارم معمولا ...فک کنم به خودش نگرفته 🥴
یک تازه عروس بی تجربه ولی شاد و خوشحال (متاهل و متعهد) / درخواست ندین قبول نمیکنم/ زندگی فقط صدسال اولش سخته خیلی ناراحت نباش😂