کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

ای کاش عزیزم خیلی نگرانم

آنقدر میتونم بگم که تا صبح تمام نشه ولی یچیزو با تمام وجودم میگم از اون فقر مطلق خانوادم هیچ وقت به ستوه نیومدم ولی فقری که الان با شوهرم دارم میکشم دردش قلبمو میسوزونه 

شوهرم به اون فقیری سابقم نیست بعضی وقتا داره اکثرا نداره

اون نداشته هاش همیشه شریکشم و جیکم در نمیاد

ولی داشته هاشو با من رو نیست مخفی می‌کنه ازم 

حالا خوبه شماعروسی میرفتین.ما بیشتر وقتا چون بابام پول نداشت کادو عروسی بده و کرایه رفتو برگشتو بدیم بیشتر عروسیارو نمیرفتیم کل دوران کودکی و نوجوانیم همش توحسرت گذشت

انشالله عزیزم اخه فقط اون نبود بعد اونم دونه دونه سر داروی بیهوشی فوت شدن و بیمارستان بهونه اورد دکتر گفته یه کلام باید عمل کنه بازم ترسم بیشتر شده

کدوم شهری عزیزم؟ 

خدا سزای مادرشوهرمو بده کور نمیبینه پسرش کارگره در ماه بزور هفت درامد داره میگه دوتا بچه باید بیاری زبون بند داره نمیتونم جوابشو بدم بعد ک میره تو خودم میریزم میگه باید دوتا بیاری بزرگ میشن دیگه لباسای امیرعلی رو‌تنشون کن امیرعلی بچه جاریمه روزگار داره اذیتم میکنه بدجور خداااااا کمکم کن از دست مادرشوهر احمق نجاتم بده

گفتن درد ها به یه شب ختم نمیشه چون قد قرنها گذشته 

آخرشم این زندگی از من یه شاعر ساخت 😂😂😂😂😂

در حال حاضر کرج جانم

چقدر دلم گرفت منم زندگی خیلی سختی داشتم ازدواج کردم شوهرم خیلی وضعیت خوبی داشت داشتم کاسب بود و پولدار همه حسرت زندگی مارو میخوردن طعم زندگی خوب و میچشیدم که یکی از دوستان نون و نمک خور همسرم اومد کلی اجناس به ضمانت همسرم خرید پولش رو داد دفعه بعد چندین برابر بیشتر خرید و فرار کرد وای که از دست دوست نامردش من باردار بودم همه چیز و فروختیم همسرم بی اعتبار شدچند وقتی نون نداشتیم بخوریم شب و روزم گریه شده بود تا الان هم درگیر بدهکاری هست شوهرم کل زندگی مون رفت من هیچ وقت اون آقاکه این کار رو کرد نمیبخشم هیچ وقت مدیون جدمون پیغمبر باشه روز قیامت.. الان هم بچه‌های طفل معصومم غصه نداری میخورن گناه بچه‌های من چی بود.. دخترم بیشترین ضربه رو میخوره هربار چیزی درخواست میکنه میگم ندارم ناراحت میشه غصه میخورم 😔 💔 به هیچ کس نمیشه اعتماد کرد کاش همسرم به حرفم گوش میداد و ضمانت نمیشد بی اعتبار و کارگر میدون نمیشد 😔

مگه مادر شوهرت اختیار دارته که میگه دوتا بیار.. این یچیز بین زن وشوهره.. به دیگران اصلا ربطی نداره.. چه چیزا.. 

[QUOTE=365038205]مگه مادر شوهرت اختیار دارته که میگه دوتا بیار.. این یچیز بین زن وشوهره.. به دیگران اصلا ربطی نداره.. ...[/QUOTE

چرا نمیتونم جوابشو بدم جرش بدم اه

کاش میتونستم جرش بدم جوابشو بدم

نوجوانی سختی داشتم. وضع بابام بد شد. تا مدتها بجز سیب زمینی و برنج ساده غذای دیگه نمیخوردیم. بابام از رودخونه ماهی میگرفت.

یبار بابا مامانم نبودن من و خواهرمم گرسنه بودیم نون و پیاز و نمک خوردیم.

بابام توی اون دوره چند بار پشت هم ورشکست شد و اخرشم تاکسیمون تصادف کرد.

اما خداروشکر گذر کردیم و نذاشتیم خاطرات بدی که من یادم مونده توی ذهن خواهر کوچیکمم بمونه

این جمله ت رو خیلی خوب درک کردم...

الان هم رفت و آمد دارید ؟ بابا شغلش چی بود؟ ازدواج کردی؟