2777
2789
عنوان

کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

| مشاهده متن کامل بحث + 97657 بازدید | 1239 پست
والای نگو همیشه عقب بودیم الآنم هستیم با بدبختی ماشینمونو پراید کردیم اصلا ی وضعییی مجردم بخاطر همین ...

درکت میکنم ،نگم از خواستگارایی که داشتم همش چشمشون رو اثاث داغون و در و دیوار خونمون بود 💔

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

قبلا ضعیف بودیم 

الان خسیسن 

مثلا من برای بیرون یه دست لباس بیشتر نداشتم 

بعد بچه یکی از فامیلامون گفت توم که همش اینو میپوشی 

خودم اگه  داشتم یکی دیگه میپوشیدم 

یا مثلا دانشگاه میرفتم پول فقط اندازه کرایه داشتم نداشتم خوراکی  و اینا بخرم 

خلاصه اونا رفتن خوراکی بخرن منم رفتم تو نمازخونه یک ساعت لفت دادم که اونا برت برگردن 

تهش دوستم نصف خوراکی رو برام نگه داشته بود 

میدونست ندارم 

خیلی بده دوستات مهمونت کنن بعد تو نداشته باشی جبران کنی 

مثلا دوستم همش منو دعوت میکرد بریم سیب پنیر بخوریم هر بار که اون حساب میکرد انگار من کوفت میخوردم 

خونه هر فامیلی هم میرفتیم به چشم نخورده و بدبخت نگامون میکردن، همیشه ترحم و چندش تو چشماشون میدیدم 

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:

گفتی لباس یادم افتاد فقط یک دست لباس عروسی داشتم به فاصله کمم عروسی رفتیم همونو پوشیدم دختر داییم درگوش مادرش با کلی ترحم و دلسوزی گفت چه گناه داره

تو تاپیکام ک.د تخفیف دیج.ی کالا میذارم 
درکت میکنم ،نگم از خواستگارایی که داشتم همش چشمشون رو اثاث داغون و در و دیوار خونمون بود 💔

من بخاطر این موضوع نذاشتم خاستگارم بیاد 

گفتم این منم بگیره تا آخر عمر میخواد بگه خونه بابات رو یادته

سال کنکورم،دبیرستانمون کلاس میذاشت هرکلاس۴۰۰تا۱تومن اونم ۶سال پیش که مبلغش زیاد بود

یبار مدیرمون اومد تو کلاس جلو همه گفت تو بابات مشکلی داره که نمیای کلاس یا نه اگه پول ندارین کمکتون میکنیم

حالا بابام ورشکسته شده بودن و دلم بد شکست

خدا ازش بگذره چون امتحان شیمی وحشتناک سخت بعد حرفشو که تستی بود ۱۰۰درصد شدم که بهش بفهمونم کلاسای مسخره شون لازم ندارم

گفتی لباس یادم افتاد فقط یک دست لباس عروسی داشتم به فاصله کمم عروسی رفتیم همونو پوشیدم دختر داییم در ...

من لباس مجلسی نداشتم، اقوام درگوشی میگفتن فلانی بهمون حسادت میکنه چون لباس نداره ،من فقط ۱۲ یا ۱۳ سالم بود ، نصف ترومای من بخاطر فامیله

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:
یادمه لباس زمستونی نداشتم مدرسه میرفتم میگفتن یخ نزدی از سرما لباست کو ، میگفتم گرممه سرما حس نمیکنم ...

وسط کلاس من و یه دختر دیگه رو صدا کردن ببریم دفتر بهمون پارچه مانتو دادن با همون نایلون اومدیم کلاس🙂

تو تاپیکام ک.د تخفیف دیج.ی کالا میذارم 

سقف خونمون ایزوگامشو یه معتاده زده بود خوب نزده بود 

هر دفعه یه جای از سقف می ریختی پایین 

یه بار اشپز خونه چند جاییش ریخت آمد 

درست هم نمی کردند وقتی باران می آمد من عذا می گرفتم 

پولم داشتن درستنمی کردند 

یاد کفشای سوراخ و پارم میفتم

هی خواهر 

من دختر عموی بابام کفش کهنه ش رو داد به من 

بعد یه ما یه دفعه نصف پام از توش اومد بیرون 

یا یکی دیگه کفشی که با رو میزد رو داد بهم 

همش پشت پام زخم بود 

من بخاطر این موضوع نذاشتم خاستگارم بیاد گفتم این منم بگیره تا آخر عمر میخواد بگه خونه بابات رو یادته

شوهر منم میگه ،اینقدر تحقیر شدم حد نداره ،حتی تا مرز خودکشی هم رفتم 

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز