همون دیگه
فقط حماقت طرفین باعثشه
منم مامانم از اموال پدرم همش میخوروند به خانوادش
طلاهاشو درمیاورد میداد خواهراش
پول های زیاد میداد
دست بابام هر پولی میومد خانواده مادرم آوار میشدن سرش بما بده
خلاصه انقدر اینجوری کردن بابام دیگه دید زندگیش فایده نداره کار کردنش فایده نداره
دیگه تلاشی واسه زتدگیش نکرد چون هرچی پول بیشتر درمیاورد باید بیشتر میرفت توجیب خانواده زنش
پدرم آدم بدبختی بود اونا عوضی ...نتونست جوابشونو بده جلوشون درآد
خلاصه دست از کار کشید و کلا همه چیش نابود شد
فقط در حد سیر کردن شکم کار کرد چون امیدی نداشت
فقط بخاطر من موند تو اون زندگی و...اینجور شد..