2777
2789
عنوان

کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

| مشاهده متن کامل بحث + 266531 بازدید | 2555 پست
امشب داشتم گوشت تفت میدادم واسه لوبیاپلو یه دفعه یاد گذشته افتادم حالم بد شد ،یه جور با حسرت نگاه گو ...

این چه حرفیه 

مامان منم وقتی از نداری های بچشگیشون میگه دلم میسوزه میگه حتی پول شرت نداشتیم.میگه وقتی بعد،عروسی مادرشوهرم بهم زرشک داد پاک کنم اصلا نمیدونستم چیه.ولی مامان بزرگمم خیلی به خاطر،فقر تو سر مامانم زده و همیشه پایین میگرفتتش.من ک ازش نمیگذرم

پیشرفت من تویی که میگذاری هر لحظه عاشق ترت شوم💖💑💖                                                                 
الهی خدا دهنشونو گل بگیره خب نمیتونستن یواشکی یا به عنوان کادو کمک کنن به جای این زخم زبونا

اینجور ادما ازینجور حرفا لذت میبرن ، خوراکشون ناراحت کردن بقیس

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

اخ ک میدونم چی میگی🥺 این تحقیر شدنا آثارش همیشه تو روحت هس حتی اگ بعدش ب بالاترین جایگاها تو زندگی برسی بازم اون اعتماد بنفسه نیس اون خلأ حس میشه

وای ب وقتی ک شوهرت از ی جایگاه بالاتر باشه و بفهمه پشت و پناهی نداری و انقدر بی فرهنگ باشه ک ازش سواستفاده کنه. اونموقعه تازه میشی من

چی بگم والاتمام اون ۲۰ سال یه طرفاون یک ماه یک طرف...توی اون سی روز من سی ساااال پیر شدم. کلی موی سف ...

۱ماه چی عزیزم

پیشرفت من تویی که میگذاری هر لحظه عاشق ترت شوم💖💑💖                                                                 

عقد بودم ،یه روز صبح با شوهرم بیرون بودیم تو راه برگشت بهش گفتم بیا بریم خونمون ناهار بمون استراحت کن عصر برو قبول کرد

رفتیم خونمون مادرم نبود بابامم خودشو تو هال زده بود به خواب یه پتو کشیده بود روش یه ربع نشستیم حرف زدیم سرشو بیرون نیاورد 


نزدیک ناهار بود به شوهرم گفتم من میرم اشپزخونه غذا درست کنم اونم گفت اینجا تنهام میام پیشت میشینم تو آشپز خونه تو به کارت برس 

آشپزخونه در میخورد ، رفتیم غذا رو درست کردم برگشتیم تو هال دیدم بابام عین شمر نشسته وسط خونه به من و شوهرم چپ و راست نگاه میکنه 

واقعا من تو اون آشپزخونه چیکار میخواستم بکنم وسط روز روشن ،نه خودش شوهرمو ادم بحسابش میاورد دلش میخواست منم ندیدش بگیرم ،گرچه از خودمم خوشش نمیومد عاشق بچه پسر بود من دختر شدم لکه ننگش بودم

بخاطر همین میگم خونمون پادگان بود ،از خاطره های اینجوری کم ندارم

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:
جانم عزیزم

دقیقا از بچگی ساعت خواب میذاشت واسمون ،ساعت رفت و امد ،میرفتم خونشون نه با من نه شوهرم حرف نمیزد ،بداخلاقی نادیده گرفتن همه چی همه چی

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:
عقد بودم ،یه روز صبح با شوهرم بیرون بودیم تو راه برگشت بهش گفتم بیا بریم خونمون ناهار بمون استراحت ک ...

الهی بگردم چه حس بدی بود می‌دونی من چون خانوادم مخالف ازدواجمون بودن همون چند ماه اول با شوهرم قطع رابطه کردن الان دوساله آشتی کردن ولی خب الان که میبینن شوهرم با محبت و اینا یکم باهاش نرم شدن 

الهی بگردم چه حس بدی بود می‌دونی من چون خانوادم مخالف ازدواجمون بودن همون چند ماه اول با شوهرم قطع ر ...

مامان من خیلی زن خوبیه ولی امان از بابام ،جیگرمو تو عقد خون کرد، قبل عقد چون خودم بودم مهم نبود واسم بدرفتاریاش ،ولی وقتی شوهرم اومد تو زندگیم جلوی اون خجالت میکشیدم ، اینکه تو فکر بابام چی بود چی میخواست از جونم چرا این رفتارا رو میکرد هنوزم نفهمیدم  ،بخاطر همین بمیرمم حاضر نیستم برگردم تو اون خونه 

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:
دقیقا از بچگی ساعت خواب میذاشت واسمون ،ساعت رفت و امد ،میرفتم خونشون نه با من نه شوهرم حرف نمیزد ،بد ...

اره می‌دونم خیلی سخته اینطوری خانواده شوهر من سر ساعت مشخص می‌خوابن انقد حساس و ایرادگیرن شوهر من اوایل مثل اونا بود یکم شدتش کمتر بود به مرور که منو خانوادم دید بهتر شد

اره می‌دونم خیلی سخته اینطوری خانواده شوهر من سر ساعت مشخص می‌خوابن انقد حساس و ایرادگیرن شوهر من او ...

دقیقا اینارو گفتی یاد شرایط خونه خودم افتادم ، خداروشکر شوهرت پسر بود تو این خانواده  اینجور خاتواده ها جگر دخترو درمیارن

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:
مامان من خیلی زن خوبیه ولی امان از بابام ،جیگرمو تو عقد خون کرد، قبل عقد چون خودم بودم مهم نبود واسم ...

خدا مامانت حفظ کنه دور از جون ولی خب بازم پدرو مادرن شوهر منم کسر شانش میاد از رفتار خانوادش ولی تو ظاهر روشون تعصب داره و کارشون بد نمیدونه

دقیقا اینارو گفتی یاد شرایط خونه خودم افتادم ، خداروشکر شوهرت پسر بود تو این خانواده اینجور خاتواده ...

من خواهر شوهر ندارم برعکس اینا شدیداً دخترین اگه دختر داشتن پسر و عروس و آدم حساب نمیکردن

خدا مامانت حفظ کنه دور از جون ولی خب بازم پدرو مادرن شوهر منم کسر شانش میاد از رفتار خانوادش ولی تو ...

منم مجبورم حفظ ظاهر کنم ولی از درونم فقط خودم خبر دارم 

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز