دیشب خب شب یلدا بود منم تهران زندگی می‌کنم کسیو ندارم مادر پدرمم نزدیکم نیستن منم رابطه خوبی با مادر شوهر و خواهر شوهرم ندارم چون همش قصد مسخره کردن منو و خونواده من هستن همش تیکه کنایه دیشب زنگ زدن به شوهرم که بیا اینجا تنهایی تو اون خونه بعد شوهرم گفت پاشو بریم گفتم من ازیتیم من نمیام بعد ی داد بلند زد سرم نیا به درک همش دوست تو دوست داری با خونواده من دعوا کنی بعدش خودش پاشد رفت خونه مادرش منو پسرمون تنها گذاشت منم زود خوابم برد نفهمیدم کی برگشت ولی از صبح تا حالا یک کلمه‌هم ن گفته ببخشید نه معذرت خواهی کرده ن باهام حرف میزنه واقعان ناراحتم ازش💔
عجب
میرفتی جوابشونم میدادی مگر تهمت بزنن
میرفتی ،پس فردا بچه بزرگ میشه یه خاطره نداره
عزیزم
ببین اینجا خودتم یکم مقصری
پامیشدی میرفتی چی میشد مگه؟
والا بنظرم هر چی هستن باید میرفتی بخاطر شوهرت
الان اون حق بجانبه چون نرفتی و منتظره بری بگی اشتباه کردم
اونم منتظره تو عذرخواهی کنی
سياست نداری گلی.من بودم ميرفتم، چون الان تا چندوقت میونت با شوهرت شکرابه.دقیقا همون چیزی که مادرش دوست داره...نذار بقیه به خواسته هاشون برسن
والا یه شب یلدا و اوقاتشو تلخ کردی انتظار معذرتخواهی هم داری
یعنی خیلی سخته بخاطر بچت و شوهرت دوساعت بری یجا بشینی و هرچی گفتن نشنیده بگیری
یلدا رو حداقل برای بچت شاد میکردی؟!
بعضی از شما خانومارو واقعا درک نمیکنم
نمیشه ک قطع رابطه کرد هیچکس والا از خانواده شوهر راضی
نیست اینجوری هم تنهایی اذیت میشی و خودخوری . لااقل بری بهتره یعنی کن جواب هم بدی با سیاست که زبون درازی نکنن خلاصه زرنگ باش کناره نگیر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز