بچگی سختی داشتم چون زندگی مدرمادرم همش دعوا جنگ بیکاری و بدبختی
همش غصه میخوردم حسرت زندگی بقیه دوستامو میخوردم
خلاصه گذشت و الان ۳۰ سالمه
علاوه بر غصه بدبختیا و بی پولیاشون ،غصه مریضی هاشونم منو کشته
دکترم نمیان...الان بابام تمام علایم سرطان خون رو داره من خیلی حالم گرفته هرکاری میکنم نمیاد دکتر میگه بزار بمونه شاید مردم!
خلاصه هیچ لذتی از زندگیم نمیبرم
همش شوهرم بهم میگه چرا افسرده ای چرا از هیچی خوشحال نمیشی! نمیدونه غم و غصه اینا پیرم کرده
چیکار کنم😢توروخدا راهکار بدین