من نوک زبونی بعضی حروف هارو ادا میکنم واقعا دست خودم نیست. و نوجوان که بودم لکنت داشتم یه همکلاسی داشتم همیشه منو مسخره میکرد مثلا میرفتم پای تخته جواب بدم از شدت استرس بدتر میشدم این پاسو میزد ب کناریش میزدن زیر خنده خلاصه خیلی بد دلمو شکوند طوری که بعد اتمام مدرسه همیشه خوابشو میدیدم که باهاش روبرو شدم. تا اینکه که گذشت امسال من معاون مدرسه شدم اولین روز فهمیدم بچه همون همکلاسیم تو مدرسه ماست. باورتون میشه وقتی فهمیدم میخوام با اون روبرو شم استرس گرفته بودم جلسه اینارو نرفتم تا اینکه وقتی با بچه اش روبرو شدم فهمیدم لکنت زبان شدیدی داره😔بمیرم براش.. ومادرش از این موضوع خجالت میکشه