ن خودش میدید حرکات وحرفای مامانش رو ومیدیدتای هفته اعصاب ندارم وفهمیدحق بامن بهش گفتم ی بارشاید نتونم جلو خودم روبگیرم وجوابش رومحکم میدم نمیخوام بی حرمتی بشه دوری دوستی شما برومن مشکلی ندارم باهم ب توافق رسیدم گفت هرجورحال دلت خوش هست همون کارروبکن گفت من واقعا تواون موقعیت نمیدونم طرف کی روبگیرم پس حق باشماس