2777
2789

۵ سالشه داداشم 

پسر داییم ۱۲ سال 

من از تو آشپزخونه داشتم نگاشون میکردم 

یهو دیدم محکم زد تو گوشش بعد با لگد زد ب شکمش 

رفتم گفتم چرا زدیش گفت دوس دارم .

داداشم بدجور گریه میکرد....

منم محکم زدم پسر داییم رو 

زن داییم اومده میگه چرا زدی 

ی روز اومدیم خونتون اینجوری کردی 

مگه چیکار کرده 

دیگه هیچوقت نمیایم و کلا بد و بیراه دیگه 

انقد عصبیم دو ساعت گذشته ولی هنوز عصبیم 

هرکی میخواد بگه تو چرا زدیش باید بگم حق داشتم 

اگه همسن و سال بودن با یه دعوا یا اخم تمومش میکردم.

اما پسره احمق زد با لگد ب شکمش 

🏊🏼‍♀️🤽🏼‍♀️🏌🏼‍♀️🏇🏼🤺⛷️🤾🏼‍♀️⛹🏼‍♀️❤️

والا منم بودم میزدم 

خدایا شکرت🙏🏻                                                                                قسم به روشنایی . و قسم به شب چون آرام گیرد . پروردگارت تو را رها نکرده و با تو دشمنی نمیکند(الضحی)

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

والا منم بودم میزدمش 

قربون داداشم بشم الهی بغض کردم وقتی طفلکیو زده بعد گفته دوس داشتم از هرچی فامیل متنفرم موذیا

 یک آدم رک هستم ولی بی زحمت اگه بی ادبی کردم پای رک بودنم نزارین اون یه مقوله جدا از شخصیتمه😂درخواست دوستی ندین لطفا...خدایا شکرت.🌸قانون مزرعه میگه:تو تصمیم میگیری چی بکاری، اما تو فصل برداشت تو موظفی اونچه که کاشتی رو برداشت کنی🤫 مستی که داره پیشت اعتراف میکنه براش کشیش نشوووووو.....

زن داییت اون موقع که بچه خودش داشت داداش شمارو میزد کجا بود جلوشو بگیره؟

دخالت نکردن تو دعوای بچه ها درسته ولی تا یه جایی

اینجوری که شما میگی جلوشو نمیگرفتی بدتر با داداشت رفتار میکرد

من عاشقی از کمال تو آموزم، بیت و غزل از جمال تو آموزم، در پردهٔ دل خیال تو رقص کند، من رقص خوش از خیال تو آموزم ...

زن داییت اون موقع که بچه خودش داشت داداش شمارو میزد کجا بود جلوشو بگیره؟دخالت نکردن تو دعوای بچه ها ...

آخه بچه هم نبوده ۱۲ ساله دیگه نوجوانه باید شعورش برسه بچه ی پنج ساله رو کتک نزنه 

زن داییت اون موقع که بچه خودش داشت داداش شمارو میزد کجا بود جلوشو بگیره؟دخالت نکردن تو دعوای بچه ها ...

اول گوشش رو پیچوند خب دیگه خواستم برم که مامانم گفت بیا کمکم رفتم دیگه تا چند دقیقه بعد دیدمش که زد تو گوشش و تا من میخواستم برم لگد زد 

اون لحظه خشمم انقد زیاد بود داشتم آتیش می‌گرفتم.

اون تو اتاق ابجیم بود 

🏊🏼‍♀️🤽🏼‍♀️🏌🏼‍♀️🏇🏼🤺⛷️🤾🏼‍♀️⛹🏼‍♀️❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز