بچها خیلی خسته شدم هفت ماهه نامزد کردم پسره ی ذره درک نداره حتی کوچیک ترین چیزامو فراهم نمیکنه
ی هفتس خودم پارچه خریدم منو نمیبره خیاسی هیچ هزینه ای از منو به گردن نمیگیره کلاس گواهینامه میخواستم برم بهم گفت دختر چ به گواهینامه ولی خودش خواهرشو برده ثبت نام کرده🥺ی جاهایی منم خسته میشم امشب بلاخره پدرم پول داد ک برم اینم ی بازنشسته هست ی روز بهم گفت تورو فدای مادرم میکنم