۲۴ سالمه من قبلا اینجوری نبودما درسته زندگی پا رو خرخرم گذاشته بود ولی باز میخندیدم شاد بودم یساله به این وضع رسیدم الان جفت پا هم رو خرخرمه هم روی قفسه سینم نفسم بالا نمیااااااد عزیزم باور کن دست خودم نیست فقط جنازم که روزارو میگذرونه تا وقتی بره جایی که حقشه همین
مجردی؟خواهر و برادر داری؟
بزار زندگی هر چقدر میخواد زورش بزنه تو راکد نمون به خودت تکونی بده،سرکار برو،دوستای خوب پیدا کن.منم یار خوبی ندارم درکنارم و این خیلی دردناکه برام ،ولی زندگی که تمام نشده .
یه صحبت خواهرانه خدا رو تو دلت بیدار کن زندگیت عوض میشه،نه اون مدلی که خودت حساب میکنیااا،یه مدل قشنگتر.حرفمو باور کن دوستم
بله خواهر و برادر دارم ولی نمیتونم بگم حالم بده سرکار میرم
با اینکه با خدا قهرم ولی با این وجود هرشب قبل خواب بعد خواب در حال راه رفتن باهاش حرف میزنم شبا تا صبح باهاش درد و دل میکنم من اجی حوصله این زندگی و دنیا رو ندارم خستممممم منتظرم تا روزش برسه الهی که خدا بشنوه صدامو و نجاتم بده ندادم که تمام میشه
تاپیک میخونی؟
خدا نکنه عزیزم
همه دردی تو زندگیم کشیدم همه تجربه ای ک یه ادم رو از پا درباره دارم بعضی ها رو حتی نمیتونم یاد خودم بیارم میترسم از یاداوریشون حتی ولی دیگه عشقی که داره وجودم رو میسوزونه و کاری نمیتونم کنم روحمو ازم گرفته همه چی دست به دست هم داده که روانیم کنه مغزم درد میکنه قلبم تیر میکشه
منم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز