توروخدا بگین من مشکل دارم همش یه ترسی توفامیل شوهرم دارم

برخلاف ظاهرم همش میرم تومهمونیا چون چندنفرهستن رقابت دارن ودائم باهمن دنبال حرص دادن منن وبارهابهم ثابت شده از رفتارونگاهشون وهمسن خودمن همش یه ترسی ازشون دارم یاترس از دعواشدن دارم یاالان خیلی میترسم بچم بدنیا اومد تیکه بندازن بهش یابی محلش کنن خدایا این فکراچیه چکارکنم خیلی سخته خصوصا چندتاشون بچه دارم نمیشه شوهرمم اونجوری پشتم نیس بابی احترامی اونا بهش بربخوره کلا میگه توحساسی توروخدا بگید این احساس ترس ازکجامیاداخه اینم بگم من غریبم وتوشهردیگه هستم وپوشش کمی بااونامتفاوته اهل ارایش نیستم وتومهمونیا هم معمولا بایکی دونفربزرگتر میشینم واونا باهمن وکم محلی میکنن منم یمدت خیلی تحویلشون میگرفتم گفتم شاید خوب شن اما نشد وفهمیدم پشت سرم چیزای جالبی وکارای جالبی نمیکنن منم دیگه خودمو زدم به اون راه اما نمیدونم چراهرچی بهشون بی محلی میکنم اونا بدتر میکنن وترس من بیشترمیشه راهکار بدین فقط نگران بچمم