چه قدر قشنگ گفتی
به نظر منم باید هرچه زودتر از خونه خارج میشد، وقتی شوهرش فرداش بدگشته و دیده استارتر توی خونه است به ضرر استارتر بوده، خاله و مادرشوهر مطمئن میشن که عه این جایی رو نداشته بره و دوباره دم درمیارن
اسی چخبر؟ حالت خوبه؟
عزیزم خیلی نگرانت هستم
کاش ی خبر از خودت بدی
بچه ها من گفته بودم ماشینم رو همیشه یه جای ثابت پشت کلینیک پارک میکنم شوهرم اونجا منتظرم بود رفتم سوار ماشین شم. بعد تو کوچه ست ولی استرس داشتم همکارا بیان رد شن یا کسی ببینه وقتی شروع کرد به خواهش کردن فقط ۵ دقیقه تو ماشین حرف بزنیم دیگه قبول کردم.
ذهنم یکم متمرکز نیست پراکنده مینویسم
خب چی گفت
خداروشکر که اومد
اولش که شروع کرد کلی حرفهای محبت امیز زدن که من خیلی دوستت دارم و بدون تو نمیتونم زندگی کنم و زندگیم فلج شده این چند روز رو و...
بچه ها دارو خوردم خواب الودم سرعت تایپم پایینه
بعد گفتم من شک دارم دوستم داشته باشی و حتی اگر هم داشته باشی رفتارهات اینجوری نشون نمیده و محبتت به درد من نمیخوره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز