بچهامن و شوهرم بخاطر خیانتش تاطلاق ودادگاه رسیدیم و بچه ۵ ساله دارم که داشت داغون میشد و شوهرمم پشیمون شده بود و ازم میخواست برگردم منم باحق طلاق برگشتم الان زندگیمون خوبه تقریبا ۳ ماهی شده که برگشتیم
تواین جریان با خواهرشوهرام بحث هایی پیش اومد و اتفاق هایی رخ داد که پدرومادرشوهرم ناراحتن ازم
البته تقصیرات تقریبا هم اندازس هم اونا مقصر بودن هم من
دلم میخواست برم خونه پدرشوهرم که ظاهرا پدرشوهرم راضی نشده(پدرشوهرمو میشناسم ادم بدقلق و یکم رومخی هست باهمه اینطوره حتی برادرهاش وقتی قهرمیکنه زیادی ناز میکنه)
اما خدایی برام خوب بودن ادمای بدی نبودن خصوصا مادرشوهرم که دلم براش تنگ شده دارم دیونه میشم چندماهی که ندیدمشون تصمیم دارم به شوهرم بگم همینطور بریم حتی اگه بابا گفته نیاد بالاخره کم کم از دلش درمیاد چون برام خوبیایی هم کرده بودن ومن هیچوقت ندیدم والان که دور شدم به خودم اومدم
بنظرتون برم؟