میگن وقتی چیزی به ذهنت می رسه و خوشحال میشی، حس خوب و آرامش داری، اونجا همون لحظه ای که خدا داره هدایتت می کنه. داره راه رو نشونت می ده پس باید دست به کار بشی و در مسیر این هدایت حرکت کنی.
اگه این هدایت ها و نشونه هایی که سر راهت قرار می گیره رو جدی گرفتی، اگه وارد ترس هات شدی اونوقت دنیا یک پاداش بزرگ بهت می ده. باید عمل گرا بود اینکه هر روز بشینی به این فکر کنی که من به چه کاری علاقه دارم. چه هدفی زندگی منو تغییر می ده هیچ فایده ای نداره. باید دستت رو بزاری روی زانوت و بلند شی، بگی خدایا من حرکت کردم تو به زندگی ام برکت بده. باید تلاش کنی و پشتکار داشته باشی
به نقل از یکی از دوستان:
«انجام هر کدام از این قدم ها را وقت تلف کردن ندان، بلکه آن را مانند حلقه های زنجیری ببین که با حذف هر کدام از آن حلقه ها، زنجیر پاره می شود. یعنی همه این قدم ها به اندازه آن قدم آخر که مقصد است، مهم است.
یادت باشد، اگر به ایده هایی که برای انجام داری با شک و تردید نگاه کنی، اگر به جای اقدام برای جدی گرفتن آن نشانه ها یا تجربه آن شغل یا حرفه ای خاص، مرتباً درگیر این شک و تردیدها باشی که:
آیا به این کار علاقه دارم یا نه؟
آیا این کار به صلاحم هست یا نه؟
آیا این کار مرا از هدفم دور می کند یا نه؟!
شیطان ذهنت، سریعتر از آنچه فکرش را بکنی، دست به کار شده و آنقدر آن نشانه ها یا ایده های الهام شده را غیر منطقی، غیر عاقلانه و غیر عملی جلوه می دهد که برای همیشه قید برداشتن همان قدم یا تجربه موضوعی را می زنی که شروعی برای هدایت ات بوده تا جریانی از نعمت ها و برکت ها را وارد زندگی ات نماید.
اگر مدام خود را در شک و تردید یافتن رسالت ات قرار دهی، سالها به همین شکل می گذرد. سپس وقتی به خودت نگاه می کنی، می بینی هیچ کاری انجام نداده ای، هیچ راهی را نرفته ای، هیچ تصمیمی نگرفته ای و همچنان درگیر یافتن کار مورد علاقه ات هستی»
تجربه من از زندگی اینه که وقتی درگیر شغل یا کاری هستی که بهش علاقه نداری هیچ وقت اون طوری که می خوای پیشرفت نمی کنی بنابراین هرچه زودتر باید تصمیم بگیری و تکلیف خودت رو با زندگی ات مشخص کنی.
به نظر من هیچ وقت برای تغییر دادن خودت و زندگی ات دیر نیست این رو منی میگم که الان در دهه چهارم زندگی ام هستم.
بنابراین تصمیم ات رو بگیر. ببین کجای کاری، کجای زندگی ات هستی، از نشستن و فقط فکر کردن هیچی در نمیاد. باید بلند شی، باید حرکت کنی، باید توکل کنی و مطمئن باشی که خدا دستت رو می گیره و راه رو بهت نشون می ده
من که رسالت زندگیم تو امضام نوشتم.
و خدایی که در این نزدیکی است و من چقدر این خدا رو دوست دارم و من چه در سختی ها و چه در خوشی ها ازش هدایت خداستم و چقدر قشنگ راه رو نشونم داده. هرجا گیر کردم سراغش رفتم و تنهام نزاشته.
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
باید خدا رو بیشتر از این وارد زندگی ام کنم. می دونم اگه بهش اعتماد صد در صد داشته باشم زندگی ام رو بهشت می کنه ولی امان از وسوسه های ذهنی....
رسالت من آگاهی دادن به دیگران
من ۱۸ سالمه
صد البته که شما تحربه تون بیشتر از منه چون با ادمایی بیشتری در ارتباط بودید
ولی من از الان تصمیم گرفتم کاری رو انجام بدم که اینده مو بسازه زندگی رویایی مو بسازه
همیشه به این معتقدم که هر چیزی که توی دلمه رو پروردگارم میدکنه یه دوستی عجیبی با خدا دارم با اینکه خیلی راه موناه که به اعتماد کامل به خدا برسم ولی هر روز بابت چیزایی که میخوام داشته باشم و شکرگذاری میکنم ارزوهامو مینویسم و میدونم که میرسم😉
معتقدم هر چیزی رو از جهان کاینات بخوای همونو برات اماده میکنه .معتقدم مایی که توی تین جهان زندگی میکنیم برای رنج کشیدن و زجر کشیدن نیومدیم به دنیا برای بزرگ شدن و زندگی کردن اومدیم به این دنیا
پس بهتره زندگی رو زندگی کنیم نه مردگی
