خیلی آخه این بچه خودش بمن حس داشت یعنی اینقد که منو دوست داشت هیچ کسو نداشت تولد دوسالگیش همون پارسال بعد مریضیش براش کیک خریده بودم تو حا بود تا فهمید گفتن اجی برات کیک آورده بلند شده بود با حال نداری نمیدونی چه ذوقی کرده بود بعد اون هر هفته کیک می‌خریدم براش می‌بردم میپرید بالا پایین این همسایه روبروییمون خیلی شومن خیلی یعنی همش ما یه کاری میکنیم تا خرابش نکن ول کن نیستن دوروز قبل قوت بچه از ش فیلم گرفت فکر کنم بچرو چشم زدن هی میگفتن چقدر خوشگله فلانه
منم با شوهر و بچه هام خونه خودمونیم
این همسایه روبروی ما معروفعهاصلا به نابود کردن طرفو میبینن طرف پود میشه ما این بچرو اصلا نشونشون نمیدادیم منتها منتظر من بود یهو از در میاد بیرون خواهر احمقممم نمیبرتش تو اینا میان میبینن و فیلم ازش میگیرن بخدا میگن بعدش حالش بد شد اکه چشم اونا باشه ممکنه حلالشون نمیکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز