خانوادم هیچ خواستگاری راه نمیدن و براشونم مهم نیست
خانواده اونم هیچوقت قبول نمیکنن بیان میشماسم اوناروهم
خب چجوری؟خودشم اگه پول داشت میگفتم اینا بهونست خودمون یکاریش میکردیم ولی نداره
دقیقا همینطور که من دوسش داشتم و هیچوقت چیزی برام تکراری نشد
اهوم نمیشی و هیچ راهی برای کنار اومدن باهاش نداری
من چشم بازم میکنم و تا چشم میبندم گریه میکنم
دلم خیلی پره
حالم خیلی بده
خیلییییی دلتنگم
داره خفه میشم نفسم نمیاد بالا دیگه
ولی اون میدونه الان تو شرایطیم و منو ول کرده به حال خودم
یکی از رگا قلبم گرفت از بسسس حرص خوردمو شک عصبی بهم وارد شد از دعواهاشو رفتناش دیگه کارم کشید به انژیو نمیدونییی چی کردم براش بقران همه چیمو دادم روحو روانمو دادم داغون شدم
اره امیدوارم هرجا که هست با هرکی که هست خوشبخت بشه به هرچی که میخاد برسه با خوشی کنار خانوادش باشه همیشه هرچی بود حلالش کردم خیلی بهم مسگفت حلالم کن این اخرا که رفت گفتم من نفرینت نکردم که حلالت کنم
میدونی بدترین قسمتش اینه که اگه هرکس دیگه ای یروزی اینارو ازم بشنوه مطمئنم ازم بدش میاد که حقم داره حس میکنم ازم سواستفاده شده حس یه ادم که ازش استفاده شده و دیگه بدرد نمیخوره رو دارم زندگی من دیگه هیچوقت به روال قبل بر نمیگرده🥲
خب مشخصه که کلا بهونه بوده حرفاش نمیخام حالتو بدتر کنم فقط دلم میخواد به خودت بیای معمولا وقتی پای یکی دیگه درمیونه این رفتارا دیده میشه چون تجربه داشتم میگم سعی کن کلا قیدشو بزنی اون ک صدردصد برمیگرده ولی ارزش ندارع
