ببین وقتی برگشتی
یعنی میخوای زندگی کنی
پس سعی کن خودتو اذیت نکنی و بپذیری شرایط فعلی رو
و زندگیتو از صفر بسازی
به همسرت فرصت بده
انسان ممکن الخطاهست
اگر واقعا بچه هاتو دوس داری خودتو دوس داری
سعی کن زندگی عاشقانه بسازی
اخ چجور میشه ب ادمی ک بزرگترین زخم زندگیته دلیل سرطان روحته باعث مرگ تدریجیته باعث تلخ ترین تجربه زندگیته باعث هزار درد و بیماری روح وجسمیته ادمی ک یه راست ازقصد توبدترین شرایط زندگی مغزتوهدف گرفت و شلیک کرده پرتت کرد تو چاه عمیق افسردگی اونم وقتی بارداربودی چجودی ازعذاب وجدان نمیمیره وقتی میبینه جلوش قرص قلب میخورم و دست و پا میزنم توزندگی ای ک روحم مرده وکفن پوسونده جسمم تازه میخواد وارد دهه سی بشه
چجوری زندگی عاشقانه رومیتونم باقاتل روحم شروع کنم؟؟؟؟ خیلی توقع زیادیع ازم
کاملا میفهمم چی میگی عزیزم
کاملا درکت میکنم و بهت حق میدم
اما وقنی حال روحیت بهتر میشه حال جسمت هم خوب میشه
واین اتفاق وقتی میوفته که از نقش قربانی بیای بیرون
بشین باخودت فکرکن
تا الان انقدر اتفاقات بد افتاده و توی سن کم انقدر اسیب دیدی
دوس داری بهتر بشی؟
چجوری راهش چیه؟
بپذیر که همسرت خیانت نکرده که بخواد تورو اذیت کنه
خیانت کرده چون ناآگاه بوده
چون کمیودهایی حتی از دوران کودکی همراهش بوده وعقده اش رو الان نشون داده
درواقع خودش هم قربانیه
فکر کردی خوشحاله که ابروش همه جارفته؟ که زن وبچه اش ازش رونده شدن؟
و از،نقش قربانی بیا بیرون
اینو بدون هیچکس پشت سرت نمیگی آخی فلانی گناه داشت
وای بریم بهش محبت کنیم
ادما یا میگن زنه بلد نبود زندگیشو جمع کنه
یا دشمنت هستن و از اینکه تو افسرده وبیماری خوشحالن
مواظب باش یهو به خودت نیای که پیر شدی و یک عمرتو غصه خوردیا
اونوثت میبینی همه پیشرفت کردن تمرکزشونو روی بچه وزندگی گذاشتن تا بهترین باشن ولی تو تمرکز توی گذشته بوده
من خیانت رو تجربه نکردم
اما عزیزم دقیقا همین حس دلشکستگی وافسردگی و از چشم افتادن رو داشتم
وتهش خودمو جمع کردم چون فهمیدم دارم به خودم ظلم میکنم
هیچکس دلش واسم نسوخته و فقط،خودم بودم که هر روز مریض تر میشدم
حیفه
