وقتی که تو داری تو اتاق از شدت درسا جون میکنی مامانت بهت بگه مگه تو اصن درس میخونی تو که درس نمیخونی . اما از نظرش خاهرم داره درس میخونه که تو زیر زمین میره تا خود صبح تو اینستا میچرخه
داری از همه چیت میزنی که فشار مالی از روی بابات رو کمتر کنی همه کاری ک میخاد براش میکنی دست آخر بیاد تحقیرت کنه . اما خاهرم که انواع اقسام کرم ها رو برای صورتش خریده ب اون هیچی نمیگن
من فقط بهشون گفتم شما هم بزرگترین ممکن اشتباه کنین پس باید عذرخواهی کنین...از همون روز میزنن توی سرم که آره تو جدیدا خیلی پررو و دریده شدی یعنی چی که مادر پدر بیان ازت عذرخواهی کنن...
متاسفانه همیشه همین بوده.
دقیقا....همش یک ژوری نگام میکنن انگاری مثلا چیکار کردم که بهشون این حرف رو زدم...من قبلا هیچی نمیگفتم حرفامو میریختم توی خودم که بی احترامی نشه اما دیدم خیلی روی اعصابم اثر کرده و معده درد عصبی و پرخوری عصبی میگیرم برای همین حرفامو با احترام بهشون میزنم اما اونا حس میکنن من فرزند ناخلف شدم🫥
دقیقا بنظرم نمک نشناسیه کسی این همه درکت کنه و تو بیای اینجوری بگی
از این بدم میاد من دارم در حد خودم تلاشمو میکنم میاد میگه تو نمیخونی ی بار بهش گفتم فلان بخشو مشکل دارم سر عربی گفت تو غلط کردی که این مشکل رو داری
خاهرم ۳ سال پشت کنکوره و اصلا لای کتاب باز نکرده ب اون جرعت نداره اینجوری بگه
کلا همینه :)
هر چی بیشتر رعایت کنی
بدتر میگن وای تو خیلی پرویی تو حسودی تو فلانی ..🥲
ولی جرات نمیکنن هیچی بگن به اونا …💔
