سیلااااامممم
اررررهههه خلاصهههه داشتم میگفتممممم
من تهران بودم تو خابگاه بعععدد یکی از دوستام اونجا بود بعد ما قرار بود ی پرده رو نصب کنیم رفیقم رو چهار پایه بود منم چهارپایه رو گرفتم که یوقت نیوفته سَقَط شه😂 بعد حالت ما یجوری بود که من روبروی رفیقم بودم و کمرش روبه صورتم بود بعد از قسمت کمرش ی بند خیلییییی ضعیفی اویزون بود منم گفتم حتما حواسش نبوده این نخه چسبیده به لباسش گفتم خب بزار ورش دارم اقاااا من نخو گرفتمو کشیدم دیدم یاااا خداااااا این نخ از بقیایا کش شلوارش بوده🫠🫠🫠نگممممم برااتتتت همین که نخو کشیده بودم شلوار از پاش در اومددد از شانس گوه من و اون این لامصبببب کش شورتشم خراببب شده بود شلوار که اومد پایین شورتشم اومد پااااییننن🤣🤣🤣 چشمت روز بد نبینه تا به خودم اومدم دیدم صورتم دقیقا روبرو دستگاهش با فاصله فقط چند سانت قرار گرفتههه🤣🤣🤣 منم انچنان با سرعت صورتمو کشیدم عقب که نگو😂😂 اونم یدفه پرده وو میله پرده رو ول کرد یه دست گرفت جلوش یدست عقبش یدفه پرده و میله پرده سرازیر شد رو سرمون مغزمونو متلاشی کرد🤣🤣🤣