بدتریییین سوتی ک دادی چی بوده😂😂

یباررفتیم پول بگیریم همسرم یکم دورترازدستگاه عابربانک وایسادمن پول گرفتم دیدم ماشینمون جلوتره دروبازکردم نشستم یدفعه دیدم یه آقای سیبیلونشسته گفتم شماگفت شماعقب ونگاه کردم دیدم شوهرم ماشین عقبیه

جوک مثبت۱۸ ب مادرشوهرم وقتی هنوز مادرشوهرم نبود

خدا شاهده اصلا گفتنش هم قفله، دوس ندارم به زبون بیارمش یا تایپش کنم، وقتایی که از کابوس از خواب میپرم یادم میفته و از خودم بدم میاد

داشتیم باشوهرم پرده ی جهیزیمونصب میکردیم اون بالاپرده میزدمنم پایین راهنمایی میکردم خواستم بگم بندازروی لوله گفتم بابابندازش لوروله،،،گفت کجای روله؟؟؟؟

وای من عین دیوونه ها میخندم 😆😆😆

🤣🤣🤣🤣

من انقدرپیش همسرم سوتی دادم یادم میوفته میخوام خودموخفه کنم 

بدترین نیست ولی...میخواستم به داداشم بگم بره نوشابه مشکی و زرد بخره..جلو کسی که مهم بود برام هول شدم گفتم برو نوشابه زرد و قرمز بخر..بعد داداشم میگفت قرمز؟منم هی اصرار میکردم اره دیگه زرد  و قرمز ..بعدش دوزاریم افتاد 

ماه رمضونی که گذشت نمیدونم چرا هر کی میگفت روزم بهش میگفتم مبارک باشه😐😂

🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂😂😜

تازه رفته بودم دبیرستان مامانم هرسری بهم میگفت سنگین بروبیاقشنگ سرتومیندازی پایین نیری ومیای خدام خداست سربه هواباشی من سرمومینداختم پایین وکاشیای خیابونومیشمردمومیرفتم یروزک عجله داشتم باسرعت میرفت یباردیدم کلارفتم توی یچیزنرم ودراومدم سرموک بردم بالادیدم کامل رفتم توشکم یه مردشکم گنده،وای منومیگی داشتم میمردم اومدم خونه انقدردادوبیدادکردم سرمامانم گفتم چیه همش میگی سرتوبندازپایین

سر کلاس به جای تاکید گفتم تاکیر

یروزسوارتاکسی بودم بعدیکی ازاشناهای دورودیدم سلام واحوال پرسی کردم بعددراوردکرایه بده گفت اقادونفرمنم گفتم ن چراشمازحمت بکشیدبخدانمیزارم هی اسراراسرارک من نمیزارم منوحساب کنیدبنده ی خداموندتوعمل انجام شده گفت اقاسه نفردخترمم جلونشسته،دخترش جلوبودمن ندیده بودم فکرکردم دونفرمنوداره حساب میکنه

کوچیک بودیم با داداشتم داشتیم جومونگ میدیدیم برق رفت پاشدیم بریم خونه عموم ک همسایمونه ببینیم اونجا بود ک فهمیدیم وقتی برق بره برا همه جا میره😑

پسرم داشت شعر می خوند می گفت من و مامانم و بابامو عموم هفته ای دوبار میریم حموم

به جای داداشم گفت مامانم🤣