میگن یروز تو سوارش میشی فردا اون سوار تو میشه یه همچین چیزی
راست گفتن
تا یکی دوسال پیش پدرشوهرم وقتی بود مادرشوهرم خیلی اذیتم میکرد اما از وقتی مرده مادرشوهرم دمش رو گذاشته رو کولش و حرفی نمیزنه اذیتم کنه چون خرجشون میدیم الان کم میبینمش حال و حوصلشو ندارم اعصاب خودمم آرومه طبقه پایینه و هفته هاست ندیدمش دیروز رفتم ۳۰ثانیه خونش و اومدم اونم بخاطر دخترم که اونجا خوابیده بود تو روشم نگاه نکردم فقط سلام و احوالپرسی
تمام
انگار کنیز آورده هی دست منو نگاه میکنه ببینه براش کار میکنم یا نه در صورتیکه برا دختراش اینجوری نیست