فکرم خیلی درگیره کاربر ساجد جونه

رفته دوراشو زده فهمیده بهتر از اون‌پسر گیرش نمیاد اومده سراعش

عزیزم اومدم بهت بگم از این مرتیکه جدا شو هرچی زودتر این تورو دوست نداره من نمی‌دونم بینتون چیا میگذره چه حرفایی بهت میزنه ک خام میشی فقط بدون ک اگه جدا نشی جز بدبختی و غمو غصه و خیانت پی در پی و کتک چیزی نمییبنی منو بخاطر عشق بیش از حدی که ب شوهرم داشتم ولش نکردم الان بیا تاپیکامو بخون همش خیانت 💔 چون شوهرم منو نمیخوامت اینو بارها غیر مستقیم هم می‌گفت هم با رفتارش نشون میداد تو نامزدی مون بارها میخواست بره نزاشتم اما اون خیانت نمی‌کرد دوران نامزدی بعد عروسی مون شروع کرد

حالا مال تو از همین الان شروع کرده دیگه وای ب حال بعد عروسی و رفتار درستی ام نداره باهات عین شوهر من

توام مثه من آدم مظلومی هستی در برابرش لطفاً خودتو بدبخت نکن من الان ی بچه دارم ک قربانیش شدم و بخاطرش موندم مثه من نشو

تاپیک دیشب که داستان زندگیت بود انقدر شلوغ شده بود ار جمله عکس بذار عکس بذار؛ که تا صفحه ۶۰_۷۰ هم جلو رفتم بازم کامل نشد. در آخر هم که ترکید و هیچی..‌

حالا زندگی و مشکلات رو که کامل نمیدونم ولی با توجه به همون مقدار اندک؛ به نظر میرسه بدترین انتخاب رو انجام دادی.

و الان جز جدایی راهی نیست

ببین دخترا گاهی همینطورن

ی خانومی تاپیک زده بود ک فلان پسر رو بهش بد گفتم و بلاک کردم و پشیمونم چکار کنم؟

ی وقتا یهو یکیو بلاک میکنن و بعد میبینن انگار بهتر از بقیه بود دوباره از یه راهی برمیگردن...

بنظرم اینطوره