من کلا نظرم رو رفت و امد خیلیی کمه
ولی شما چون میگی دوسه روز میمونی و معمولا کمکم میدی
الانم که کارگرا برا خونه ی شما کار میکردن کاش ی روز میرفتی کمکش
منم تازگی کارگر داشتم واقعا خسته کننده هست صبح تا شب باید به فکر صبحانه و ناهار و شست و شو و تمیزکاری باشی
خانم ها جواب سوال منم بدین منم عقدم 🖇🖇🖇🖇🖇🖇
هفته ای ۳ بار نامزدم منو میبره خونشون خونشون هرچی شام باشه میارن میخورم
ولی اصلا نشده مادرشوهرم دعوت کنه حس میکنم بی ارزش شدم پیششون من نمیرم نامزدم میبره نرم هم ناراحت میشه میگه خونه خودته و..
رفتنی هم هر از گاهی ظرف میشورم همیشه ن
ولی نامزدم پیش خونواده من عزیزززه چون من باعث زیاد نمیزارم بیاد هفته ای یا دوهفته ای ی بار اونم خونوادم زنگ میزنن دعوت میکنن
ولی منو اصلا دعوت نمیکنن میرم خونشون ی غذا ساده میزارن کنارم
خودتو بزن به نشنیدن...بحث و عوض کن
برای خودت برنامه ی باشگاه و کلاسی چیزی داشته باش سرگرم باش
در ضمن از این مورد به شوهرت چیزی اصلأ نگو ، گویا شوهرت هم دوست نداشته که وقتی مامانش گفته چرا برای کمک نیومدی اصلا نه جوابی داده نه به تو انتقال داده ، پس روتونو بهم باز نکنید.
آدم با کار کردن نمیمیره که ولی من چند بار خونه مادرشوهرمو تمیز کردم دیدم دختراش اصلا دلسوز کاراش نیستن منم دیگه نکردم البته مادر شوهر من تو ۵سال که من عروسشم حتی بهم نگفته یه استکان رو بردار از جامم بلند نشم هیچ اعتراضی نمیکنه حتی پشت سرمم حرف نمیزنه ولی من دلم نمیاد و بخاطر محبتاش باز کمکش میکنم
چرا باید هفته ای سه بار بری خونه مادر شوهر نرو زیاد
من طبقه بالا خونه مادر شوهر دارم زندگی میکنم بخدا دوسال باهاشون زندگی کردم بعد عروسیم سه هفته نشده بود مادر شوهرم رفت عمل زانو مثل نوکرش باهام حرف میزد اینقدر خونشون کار کردم یعنی یدونه برا خودش لحاف پهن میکرد غر میزد اخم میکرد الان جدا شدم یعنی طبقه بالاشون هستم هفته ای یه بار به زور میرم اینا رو میگم که مثل من نشی
