اتفاقا اصلا به دوستی فکر نمیکنم
میدونی راستش مشکل دیگه ام اینه که من طرز تفکرم با مامانم اینا متفاوته از نظر اعتقادی و خیلی چیزا و اینکه حتی نوع پوششم به اجبار هست و خب خواستگاری که میاد به خاطر همین چیزا میاد نمیدونه من در واقع چی فکر میکنم و چطور میخوام باشم به خاطر اینکه فکر میکنن منم مثل مامانم اینا هستن میان ولی خب چیکار کنم من تا وقتی تا خونه اینا باشم مجبورم همین باشم