حست درسته منطقی نیست ولی خیلی قابل درکه..یعنی ما نمیتونیم توقع داشته باشیم و براشون تصمیم بگیریم ولی با توجه به جو و شرایط الان جامعه آدم انتظار داره که مادر کمک دستش باشه و هروقت خواست بتونه بره خونه مادرش...
عمه ی شوهرم با سن ۴۲ هم خداخواسته باردار شد در حالیکه عروس و داماد داشت و دخترا اخم و‌تخم و غرغر
ولی الان کل نوه‌ها هر روز صبح‌تا شب خونه عمه مشغول و بازی با ته تغاری
این ته‌تغاری هم‌اینقدر دوس دارن و بهش می‌رسن بقیه ی بچه ها
بالاخره خدا رو خوش نمیاد بعضی رفتارها و‌خودخواهی ها
خودت دوست داری اون بچهه باشی؟ بری کلاس اول مادرت 60 سالش باشه پدرت 70 سال؟ همه فکر کنن مادربزرگ و پدربزرگت آوردنت مدرسه؟
حوصله نداشته باشن بهت درس بگن یا شهربازی ببرنت؟
خواهر زادت ازت بزرگتر باشه بهت بگه خاله؟
بچه بشه 20 سالش دور از جون پدر مادرش یا از کار افتاده بشن یا بمیرن؟
اینجور بچه ها میشن پرستار پدر مادر
من یکی رو میشناسم اینجوریه بزرگترین آرزوش داشتن پدر مادر جوونه!!
