یکی نیس به من بگه اگه حرف نداری نمیخواد چرت و ورت بگی😐😐
نشستم کلی حرف بیخود زدم و حساسش کردم😐
گفتم جشن یلداعه تو دلنشگاه و دارم کارای فرنگی میکنم از طرف انجمن...بعدم گفتم انجمن یه جوریه انگار همه گرگن و باید مراقب حرف زدنت باشی و مدام انگار گزینش میکنن...
بعدم یکم از ادمای انجمن گفتم🫠
اخرش گفت میخوای تو جشن انتظامات باشی؟
گفتم اگه مسئولیتشو بهم بدن اره
حس کردم خیلی لجش گرفته و گفت چرا ازین کارا خوشت میاد..
قبلا گفته بود محیط انجمن دانشگاه ما جو هول بازی و دختر بازی بود و خوشم نمیومد
حس میکنم خیلی گاوووم
قشنگ فهمیدم لجش گفته😒
کاش خفه شم😐😐