دوساله جدا شده قبل طلاقش یکسال خونه ما نیومد خونه مادرشوهر مم همینطور بعد ولی از وقتی جدا شده مثلا بچش ک زنگ نمیزنه ب مادرشوهرم یا خواهر شوهرم اونم حرف میزنه باهاشون یا عید امسال اومد دنبال بچش خونه مادرشوهرم بعد اومد داخل نشست کلی تعریف کرد بعد برا عروسی برادرش هم برا هممون کارت داد و حتی شب رفت خونه اون برادر شوهرم که ی شهر دیگس با بچش بعد منو دید گف میخوام یسر بچمو بیارم خونتون و فلان نیومد من میگم شاید منتظر منه اما من واقعا معذبم نمیدونم چکار کنم نمیتونم انگار پیامش بدم یا وقتی اومد خونم نمیدونم چکار باید کنم میترسم یک درصد باز بهم برگردن من بد بشم شایدم برنگردند نمیدونم
بخدا نفهمیدم چی شد اصلا
چرا جداشد
خودتونو قاطی نکنین بهتره
میشه به بپرسم دلیل طلاقشون چی بوده؟
معمولا بعد طلاق دلشون نمیخواد ریخت خانواده شوهر ببینن، عجیبه کار ایشون
انگار پشیمون شده از طلاقش کاراش یه جوریه
خدا کنه برگردن
بچشون گناه داره
دلیل این صمیمیت بینشون چیه بعد جدایی
عجیبه رفتاراش ، شاید پشیمون شده از جدایی
دیگه جاری سابق نوشتی اصلا دلیل کاراش چیه
منم همینطوربودم،ولی بعدازازدواج مجددم نرفتم
اسی رفت زنگ بزنه
من جای شما باشم دعوتش نمیکنم ،اون الان غریبس با شما به فرض برگردن به هم ولی الان غریبس،در ضمن اصلا برات مهم نباشه بزار بده شی ،مهم نباشه برات
نمیفهمم چرا بعضیا بعد جدایی با خانواده ای که ازش فراری بودن صمیمی میشن
این مورد زیاد دیدم
بعضیا میگن بخاطر بچه ،قبول ندارم اون بچه پدر داره و اون میتونه بچشو خانه عمو و عمه و مادربزرگه ببره
من جای شما باشم نه زنگ میزنم نه واکنشی ایشان از این خانواده رفته
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز