امروز چون تعطیل بود دانشگاها و اداره ها نامزدم صبح زود حلیمو بربری گرفته بود اومده بود خونمون
بعد خیلیم آروم و ساکت و مودب یجا نشسته بود کلا خانواده نامزدم خیلی آرومن و بااحترام حرف میزنن
حالا بابام حموم بود یهو بلند داد زد به داداشم گفت با این تیغه فقط ریشتو میزنی یا جاهای دیگتم زدی😭