توی همین وضعیت افسردگی هم یه جاهایی هست که میخندی ، یه جاهایی هست که میگی خیلی وقت بود اینطوری آرامش نداشتم یه لحظاتی هست که حالت خوبه یه لحظاتی هست که میخندی و میگی خیلی وقت بود اینطوری نخندیده بودم
شاید لحظه باز شدن یه پنجره باشه
شاید رفتن توی طبیعت باشه
شاید بعد از ورزش باشه
شاید دوش آب گرم باشه
شاید خوردن یه بستنی باشه
شاید قرار گرفتن توی یه جمعی باشه که دوستشون داری
شاید آرامش بعد از نماز شب باشه
شاید بو کردن یه نوزاد باشه
الان یادت نمیاد ولی وقتی پیش اومد وقتی احساس خوبه اومد درجا بنویسش اینا موقعیت هایی هستن که برای شخص تو شادی آور هستن اینا رو یادداشت کن و برای خودت انجام بده و تکرار شون کن
ورزش رو هم جدی بگیر
تراپی هم برو
این جمله که خودت میتونی حال خودتو خوب کنی رو اتفاقاً کسایی میگن که از افسردگی عبور کردن
کسی که هنوز توی افسردگیه خودشو مقصر حال بد خودش نمیدونه برای همین خودشو عامل خوشحالی خودش هم نمیدونه
تهش همینه : همه چیز دست خودته حتی اگر با این موضوع مخالف باشی باید به خودت بگی اوکی شرایط من اینه ، الان چی کار میتونم برای بهتر شدن وضعیت خودم بکنم؟