دلم بچه دوم میخواد

خوب من با همه چکار دارم مگه همه میخوان تو پنجاه سالگی من بیان بچه ی منو ببرن مدرسه بیارن تو ۶۰ سالگی اوج بلوغ بچس مگه من میفهممش؟ یا مگه حوصلشو دارم ؟ یا مگه دوست داره پدر و مادر پیر داشته باشه 

اصلااااااااااا و ابدا به بچه دوم فکرنمیکنم

میدونی پدر مادرت از آرزوهای خودشون گذشتن 

میدونی چقدر بی خوابی و زحمت کشیدن

میدونی واس اینکه خواسته های شمارو برآورده کنن چ دردسرهایی تحمل کردن ...ینی رسمن از خودشون گذشتن 

و الانم ک شما بزرگ شدید رفتین سراغ زندگیتون سنشون بالاس وقتی برا خودشون نموند جونی کنن..

الان اینو میگید وقتی خدای نکرده اتفاقی برای بچه ی آدم بیفته اونوقت می‌فهمید چقد سخته،یا جنگ بشه و نفهمی بچه ی بی گناهتو کجاببری که درامان باشه سخته...نمیدونم خودم افکارم همش همیناست همیشه ترس از دست دادن دارم میگم کاشکی دیگه هیچکس تو این دنیای ترسناک بچه نمی آورد

خیلی دیره 

اینجوری هم نباید به زندگی نگاه کرد که

واقعا اگه شرایط مناسب نیست از فکر بچه دوم بیا بیرون 

بچه دوم من 4 سالشه 

اونموقع که بعد دوسال دودلی و کشمکش تصمیم به دو فرزندی گرفتم، اوضاع اقتصادی و به تبعش روحی و روانی اینقدر فاجعه نبود 

درآمد خودم و شوهرم به اندازه ای بود که از پس مخارج برمی اومدیم و بچه اولمون هرچی میخواست یا لازم داشت براش فراهم بود 

ولی الان طفلک بچه دومم، از خیلی از تفریحات و رفاهی که بجه اولمون داشت محرومه، چون نه توان مالیش هست و نه حوصله روانی 

اسی منم ارزو بچه دوم دارم شوهرم راضی نمیشه 

بچمم تنهاس همش میگه اجی یا داداش بیارین. دعاکن شوهرم راضی بشه. ان شالله شماهم مشکلتون حل بشه زود واسش داداش یا اجی بیارین. یدونه اصلا خوب نیس

دقیقا منم شرایطم مثل شماست و دومی رو نمی‌خوام 

مادرشوهرم ۳۵ سالگی سومی رو آورده و الان بزرگ شده و از بچگی می‌دیدم از اینکه مادر پدرش سنشون زیاده بچه ناراحته 

حالا ما که دیگه ۴۰ هم هستیم

قربونت عزیزم...ترسام بیشتر ترس از دست دادن و مشکلاتی که تو این دنیا قرار سرشون بیاره....امشب دیگه فکرم درگیره که اگه جنگ بشه باید چیکار کنیم بچه های بی گناهمونو کجا ببریم

بعد ک بچه بیاد اینقدر نمیشینی و نمیخوابی خسته میشی🤣🤣🤣🤣