2777
2789
عنوان

خانما کمک پوستم چی شده

124 بازدید | 17 پست

چند جای پوستم حالت سوختگی شده 

   حساسیت به چیزی هم ندارم چرا اینجوریه عکس میزارم 

من یک مثبت اندیشم با من از نا امیدی حرف نزن 🥰

متاسفانه اگزما هس ، زودتر برو دکتر 

چون درمان قطعی نداره فقط بتونی جلوشو بگیری کمتر اینجوری بشه ،اکه بهش نرسی بیشتر میشه 

روی قبرم بنویسید؛که از شهر وفا آمده بود...هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود...بنویسید؛ نفهمید کسی دردش را...هیچکس درک نمی‌کرد دل سردش را...بنویسید؛ که یک عمر خدا را کم داشت...بنویسید؛ که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛ که همواره،غمی پنهان داشت... بنویسید؛به تقدیر خدا ایمان داشت

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

متاسفانه اگزما هس ، زودتر برو دکتر چون درمان قطعی نداره فقط بتونی جلوشو بگیری کمتر اینجوری بشه ،اکه ...

پشت کمرم هم اینجوری شده ولی کمتره

من یک مثبت اندیشم با من از نا امیدی حرف نزن 🥰
ببین اینجوری شدم

دیدم عزیزم ، شروع اگزما هس ، ولی میتونی جلوشو بگیری 

روی قبرم بنویسید؛که از شهر وفا آمده بود...هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود...بنویسید؛ نفهمید کسی دردش را...هیچکس درک نمی‌کرد دل سردش را...بنویسید؛ که یک عمر خدا را کم داشت...بنویسید؛ که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛ که همواره،غمی پنهان داشت... بنویسید؛به تقدیر خدا ایمان داشت

پوست دست منم چندروزه قرمزشده

عکس بزار 


روی قبرم بنویسید؛که از شهر وفا آمده بود...هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود...بنویسید؛ نفهمید کسی دردش را...هیچکس درک نمی‌کرد دل سردش را...بنویسید؛ که یک عمر خدا را کم داشت...بنویسید؛ که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛ که همواره،غمی پنهان داشت... بنویسید؛به تقدیر خدا ایمان داشت

وای نه🥲🥲 هیچ خارشی هم ندارم

میدونم ، فردا برو دکتر یه چنتا پماد بهت میده 

سرت هم شده؟ توی موهات ،گردن؟ قشنگ چک کن ببین هست ، اگه بود بهت بگم چی بزنی 

روی قبرم بنویسید؛که از شهر وفا آمده بود...هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود...بنویسید؛ نفهمید کسی دردش را...هیچکس درک نمی‌کرد دل سردش را...بنویسید؛ که یک عمر خدا را کم داشت...بنویسید؛ که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛ که همواره،غمی پنهان داشت... بنویسید؛به تقدیر خدا ایمان داشت

میدونم ، فردا برو دکتر یه چنتا پماد بهت میده سرت هم شده؟ توی موهات ،گردن؟ قشنگ چک کن ببین هست ، اگه ...

 ببین رو سینه و پشت کمرم فعلا دیدم سرم نه نداره 

من یک مثبت اندیشم با من از نا امیدی حرف نزن 🥰
ببین رو سینه و پشت کمرم فعلا دیدم سرم نه نداره

خب پس چیزی نیست ، نگران نباش ،اینم که میگم شروع اگزما هس خیلییییی دیر پیشرفت می‌کنه که اینم اگه بهش برسی هیچی نمیشه 

فردا لایکم کن یا تگ تا بهت بگم چی بزنی ،الان خواهرم خوابه چون خودش اینجوریه میگم 

روی قبرم بنویسید؛که از شهر وفا آمده بود...هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود...بنویسید؛ نفهمید کسی دردش را...هیچکس درک نمی‌کرد دل سردش را...بنویسید؛ که یک عمر خدا را کم داشت...بنویسید؛ که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛ که همواره،غمی پنهان داشت... بنویسید؛به تقدیر خدا ایمان داشت

بفرما

چیزی مشخص نیست ولی این چن روزه آب مرکبات گرفتی؟ یا بهشون دست زدی؟

روی قبرم بنویسید؛که از شهر وفا آمده بود...هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود...بنویسید؛ نفهمید کسی دردش را...هیچکس درک نمی‌کرد دل سردش را...بنویسید؛ که یک عمر خدا را کم داشت...بنویسید؛ که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛ که همواره،غمی پنهان داشت... بنویسید؛به تقدیر خدا ایمان داشت

وای خیلی ممنونم ازت

خواهش میکنم عزیزم 

روی قبرم بنویسید؛که از شهر وفا آمده بود...هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود...بنویسید؛ نفهمید کسی دردش را...هیچکس درک نمی‌کرد دل سردش را...بنویسید؛ که یک عمر خدا را کم داشت...بنویسید؛ که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛ که همواره،غمی پنهان داشت... بنویسید؛به تقدیر خدا ایمان داشت

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز