من حدود یک سال و نیم هست که شوهرم خودم و دخترم رو ترک کرده. خیانت کرد، دست بزن داشت، خانواده به شدت سمی و مداخله گر داشت.خودش شدیدا بچه ننه بود و تحت سلطه مادرش و خواهراش، خسیس، بددهن و خلاصه کلکسیون کاملی بود واسه خودش.
دقیقا سه ماه بعد از زایمان خودش و خانوادش بلایی سرم آوردن که تا مرز خودکشی رفتم. افسردگی زایمانم کم بود، خیانت خودش و بلاهای خونوادشم اضافه شد... دیگه خودتون تصور کنین چه وضع روحی داشتم
این یک سال و نیم هم که ولمون کرده از هیچ نامردی و اذیت وآزاری دریغ نکردن.
دزدیدن بچه ۸ ماهه م،تهمت دزدی، ناموسی ، تهدید به اسید پاشی، توهین و کتک کاری خانوادم.... خلاصه که چی بگم داغ دلم تازه میشه. فقط گفتم که عمق فاجعه و شرایط داغون روحیمو بدونین
اما چند ماهیه شروع کردم به مدیتیشن و یوگا و مراقبه. خیلی خیلی خیلی حالم خوبه خداروشکر. اصلا افکار منفی و آزاردهنده قبل رو ندارم.افسرده نیستم دیگه حس خیلی خوبی دارم.با اینکه طلاقم نمیده و بلاتکلیفم گذاشته و اذیت و آزارهاش پابرجاس، ولی اصلا من حس ناراحتی و نگرانی ندارم.
میخوام بگم اگه از لحاظ روحی مشکل دارین حتما انجام بدین واقعا عالیه.
البته سر خود و ناآگاهانه انجام ندین حتما زیر نظر مربی باشه. ممکنه به خودتون آسیب بزنین