بگو باید اول برای من بخری بعد مادرت
و اون رو عبدل آبادیتو بزار و نزار اینکارو بکنه
دیوانه شدی دختر الان یه النگو ۵ گرمه حدود ۴۰ ملیون بندازه دست یکی دیگ
عحب کثافتیه مثل پدرومادر شوهر من...رسما دزدن اینا ...حالا مدر منم با پولا داداشم قبل ازدواج براش خونه خرید جون بود خام بود به اسم خودش کرد که نبره بفروشه حتی یه دست نوشت نوشت هممون امضا کردیم که خونه ی داداشم اونجا ...قولنامه ای بود خونه....بعد ازدواجشون مادرزنشو وزنش خودشونو کشتن فکر کردن ما میخوریم خونه رو داداشم اومد به بابام گف خونه رو بزن بنامم ...اونم گف برو کاراشو بکن بیام امصا کنم برای من جز مسیولیت جیزی نداره که برادرا وخواهراتم خودشون دارن از اوناشم نیستن بکشن بالا خلاصه رف زد بنامش ...الان هی خون به جیگر زنش میکنه که میخوام بفروشم سرمایه کنم اجاره بریم یا نمیدونم چه غلطی میخوام بکنم ....فقط درحال خون خوردنه زنش
ببین شوهرت رو کوک کردن بهت اعتماد نکنه ...یعنی این زندگی نیس واقعیتش انگار تو صیغشی زن دیگه داره ...ترسوندنش ازت یا خودش همینقد عوصیه وبی اعتماده ...اگه بچه نداری دعوا راه بنداز تا هرجا نیخواد پیش بره دعوا فقط کل کل نکن دست روت بلند کنه بگو فقط جایگاهمو باید نشون بدی تو زندگی کوفتیت والا میرم
ببین اگه قانع نشد کاریش نگیر ولش کن زیاد بهش اصرار کنی فک میکنه از عمد داری اینجور میگی از عمد داری لج میکنی تو با مامانش بدی و فلان هیچی نگو بهش
بزار بگیره توم دلت نسوزه هرچی میخوای خرج کن نزار چیزی تو جیبش بمونه بعد که نداد بهش اونوقت میفهمه اون موقع حتما 1 بار به روش بزن بگو ببین نداد بهمون
