بجه ها من ۲۶ سالمه و جدا شدم هیچ در آمدی نداشتم و ندارم
من دختر دوم این خانواده بودم سه تا بچه بودیم
اصلا نمیفهمم یهو تصمیم گرفتم ازدواج کنم شرایط رفتن ب دانشگاا نداشتم چون خانواده مخارجی نمی دادن
مخارج من تو دوران مجردی کم بود توقه نداشتم اگر بخام توضیح بدم دوران مدرسه هیچ تغدیه ای مامانم همراهم نمیکرد میگفت پول نداریم
وقتی هم از مدرسه تعطیل میشدم باید شکمم رو با شال میبستم چون مامانم اینجور زرنگ نبود نهار بپزه
وقتی هم نهار میپخت خیلی خیلی کم خداشاهده اگر بخام دروغ بگم
😭 برای رهای ازدواج کردم همسرم هیچ علاقه ای نداشت بهم هیچ هزینه ای برام نمیزاشت
باز برگشتم خونه بابا و تصمیم گرفتم برم کار کنم
مدتی هست خونه یک خانوم کار میکنم حقوق یک ملیون هفتصد میده بچههوها چ کنم اینقدر خسته میشم ک نگو داشتم الان بهش نهار میپختم ک دستم روغن داغ ریخت سوخت آه کشیدم
چرا خدا نگاهی ب من نکرد ؟
توواین خرج ها چ کنم درآمد ندارم دندونم افتضاح درد میکنه😔
عقده دارم نمیفهمم نمیدونم چ کنم
خواهشا نگید برو سوپر یا فروشگاه کار کنید ک نمیتونم