بابام بیمارستان بستری هست و حال خوبی نداره من دیروز رفتم پیشش فردا هم نوبت من هست ک برم یعنی با خانواده موندن بیمارستان رو نوبتی کردیم ک فشار ب یک نفر نیاد حالا شوهرم میگه نه نرو هوا سرده بچه رو ببری بیرون از خونه مریض میشه وقتی میرم بیمارستان میذارمش پیش مامانم ، درسته ک بچم از همه چی برام مهم تره ولی الان بنظر شما میتونم بابام رو روی تخت بیمارستان ول کنم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
راضیش کن بگو این اتفاق خدایه ناکرده برایه پدرو مادر تو هم ممکنه بیافته اونوقت من بگم نباید بری چی میگی بمن؟اینا غریبه نیستن والدین منن عزیزایه منن بچه رو هم میدم به یه شخص نزدیک و امن خیالت راحت
دوست دارم آدمها کنار اعتقادات متفاوت،به چشم همنوع به یکدیگر نگاه کنند و به همدیگر احترام بگذارند نه اینکه با چشم غره و صورت کج کردن از کنار هم بگذرند...از کسایی که اهل نیش و کنایه زدن و مسخره کردن هستند بیزارم چون نمیدانند هیچ یک از ما انسانها بی عیب و نقص نیستیم پس خندیدن به عیب دیگران و ندیدن و فراموش کردن عیبهای خود،بسی جای تفکر دارد...🌹طراوت هستم دختر وسط تابستان.🌹
به نظر من پدر و مادر از بچه هزار بار مهم ترن. پدر مادری که از خواب و اسایششون زدن برای بچه حالا کدوم بچه از خواب و خوراک و اسایشش میزنه برای پدر مادر، بچه یک صدم مادر و پدرمم برام ارزش نداره نه بچه نه شوهر. چون هیچ کدوم قدر پدر مادر از خودگذشتگی نثار انسان نمیکنن
هرطور شده برو . همسرتو با زبون خوش راضی کن . همسر من تایمی که پدرم عمل کرد منو نبرد بیمارستان دیدنش . گفت مرخص میشه میاد میبینیش . الان چقدر پشیمونم که نرفتم .