اینجور خوبه
ما یه دفعه رفته بودیم جایی باید شب می موندیم
یه خانمه بنده خدا وسواس داشت اصلا نمیتونست هر چیزی رو بخوره
اخر سر ماست خورد بانون
چقدر همراهانمون پشت سرش حرف زدن
چقد دلم براش سوخت
فقط بهشون گفتم دست خودش نیست سختشه وسواس داره
اره والا ادم اینطور دوست داشته باشه نیازی به دشمن نداره.
سیصد بار نون و نمک همدیگرو خوردن ولی یه دعوا کوچیک رو نمیتونن میون خودشون نگه دارن.
این درس عبرت هست برای ما که فرق دوست و دشمن به یه جروبحث بنده.
اگر نه دوست اگر نون و نمک شناس باشه اینطور مسائل رو همون دقایق اول فراموش میکنه بازگو هم نمیکنه راحت بگم اون لحظه رو به تاریخ پیوند میزنه.
هرررر چی عزیزم شما دوست داری با یه نفر سالها رفت و امد کنی نون نمک بخوری یه بار دعوات رو بیاد تو ملا عام جار بزنه؟
حالا چندین بار باهم رفتن بیرون این بار اینطوری شده این و باید دوستان دیگه فراموووش کنن.
و اون لحظه کر و لال از مسافرت برمیگشتن ایا برای خودتون هم پیش بیاد دوست دارید دوستانتون اینطور برخورد کنن؟
بعضی ها کلا بد مسافرت هستن من و شوهرم وبچم با دوتا داداشام و زنوبچه هاشون یبار رفتیم سفر داداش کوچیکم خوب بود اما بزرگه از همه چیز ناراضی بود وایراد میگرفت
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز